قیدار نبی(ع)نگین شهرستان خدابنده در ایام نوروز+تصاویر

با قیدار نبی یک از جاذبه های گردشگری و مکان های مذهبی شهرستان خدابنده که هرسال میزبان بسیاری از مسافران نوروزی است بیشتر آشنا شوید. به گزارش اشراق24،با قیدار نبی یک از جاذبه های گردشگری و مکان های مذهبی شهرستان خدابنده که هرسال میزبان بسیاری از مسافران نوروزی است بیشتر آشنا شوید. زندگی نامه حضرت […]

با قیدار نبی یک از جاذبه های گردشگری و مکان های مذهبی شهرستان خدابنده که هرسال میزبان بسیاری از مسافران نوروزی است بیشتر آشنا شوید.07044730902292213556بقعه-قیدار-نبیعفDSC01708

به گزارش اشراق24،با قیدار نبی یک از جاذبه های گردشگری و مکان های مذهبی شهرستان خدابنده که هرسال میزبان بسیاری از مسافران نوروزی است بیشتر آشنا شوید.

زندگی نامه حضرت قیدار نبی (علیه السلام)

شهرستان خدابنده « قیدار نبی » یکی از پنج شهرستان استان زنجان می باشد که در 47 درجه و 53 دقیقه ی نصف النهار و در 35 درجه و 35 دقیقه عرض شمالی خط استوا در 88 کیلومتری جنوب شرقی زنجان واقع شده است. این شهرستان با وسعت 5150 کیلومتر مربع دارای 180/000 نفر جمعیت می باشد که دارای 4 بخش، 10 دهستان و 4 شهر، 268 پارچه آبادی با آب و هوای متعادل و کوهستانی است.

شهرستان خدابنده( قیدار نبی) که در 88 کیلومتری جنوب شرقی زنجان و 42 کیلومتری شهرستان باستانی سلطانیه قرار دارد، در این منطقه ایلات خدابنده لو و افشار با اقوام بومی در هم آمیخته و نژادی را پدید آورده اند که از نظر تیولوژی با نژاد موسوم به زنجانی دقیقاً قابل مقایسه می باشد. گویش مردمان منطقه به زبان آذری بالهجه ی خاص محلی است. شهر خدابنده دو شهر تاریخی سهرورد ( سوره برد) و سجاس را در خود جای داده که از قدیم الایام عالمان و مجاهدانی را در خود پرورانده است. از جمله شیخ اشراق شیخ شهاب الدین سهروردی، شیخ قربان علی ارقینی: رکن الدین سبحاسی( استادِ شمس تبریزی)، زهراوی کرسفی و شهید مظفرعلی ذوالقدرکرسفی از یاران شهید نواب صفوی. مذهب اکثریت قریب به اتفاق مردم شهرستان شیعه اثنی عشری و مسلمان می باشد.

خصوصیات نژادی حضرت قیدار نبی (ع) :

از نظر تیپولوژی انسانی، با توجه به سوابق تاریخی منطقه، نقل و انتقالات سیاسی ایلات، هجوم های جنگی و بررسی تیپ های نژاد انسانی این گونه استناج می گردد که مردم این شهرستان از نظر قومیت یکدست نمی باشند. بلکه اختلاط و امتزاجی از اقوام آریایی که در اواخر هزاره ی دوم قبل از میلاد در منطقه ساکن بوده و تیپ های مختلفی از اقوام ترک، که با نام طایفه ی قنغور در قرن هفتم هجری در منطقه سرازیر گردیده، هم

چنین اقوام گرجی که در دوران صفویه از آذربایجان کوچانیده شده با قبایل ایلات خمسه، تیپ مخصوص این منطقه را که در جلگه ها و حاشیه ی رودخانه های منطقه زندگی می کنند به وجود آورده است.

از مشخصات این تیپ با رنگ پوست گندمی و چشم های میشی با موهایی به رنگ سیاه دیده می شوند. تیپ اصیل که در ارتفاعات و مناطق کوهستانی زندگی می کنند به علت عدم و انفعالات انسانی، آریایی اصیل باقی مانده و از مشخصات این تیپ، با رنگ پوست سفید، چشم های زاغ و موهایی به رنگ بور که مردمانی بسیار آرامند که تیپ اخیر در مناطق جمعیتی کوه های این منطقه در شمال اکثریت دارند.

ایلات پنج گانه ی خمسه که ذکر گردید بدین شرح است:

1- ایل شاه سون: ایل شاه سون که از ایلات عمده ی منطقه به شمار می رفته، شامل اتحادیه ی وسیعی از قبایل قزلباش، شاه سون های طالشی که از گیلان مهاجرت نموده، ایل افشار به سرکردگی محمد حسن خان افشار از طایفه ی اشاقی باش در اواخر قرن 10 هجری در اثر فشار نادرشاه از استرآباد در حوالی رود اترک مجبور به مهاجرت گردیده اند، تشکیل یافته است.

شاه سون عمدتاً از دوایل بزرگ افشاری و دویرانی تشکیل یافته که هریک به قبایل کوچک تری تقسیم شده اند.

طایفه ای افشار در محل خمسه حدود 5 هزار خانوار بوده و جهت ییلاق به کوه های طارم در شمال سلطانیه حرکت می کردند و قشلاق را در اراضی شرق به قزل اوزن که امروزه به قشلاقات افشار معروف است اتراق می نمودند. گروه ایلات دویرانی که در سواحل غربی قزل اوزن از گروس تا قافلان کوه زندگی می کردند از طوایف مختلفی تشکیل یافته بود و دارای سه هزار باب خانه بوده اند.

2- ایل اوصانلو: از ایلات دیگر خمسه است که از جنوب مراغه مهاجرت کرده و در مرکز شهرستان به دامپروری و کشاورزی روزگار می گذرانیده اند.

3- ایل مقدم: یکی از طوایف بزرگ ایل آق قو‍‍‍پونلو به شمار می روند که در تشکیل سلسله ی صفویه نقش اساسی ایفا نموده اند. جداعلای طایفه ی مقدم که در این منطقه ساکن شده اند، احمد خان بیگلربیگی آذربایجان بوده که در لشکر کشی حسام السلطنه به هرات از سرداران به نام قشون به شمار می رفته است.

4و5- ایلات بیات و خدابنده لو که از دیرباز در این منطقه ساکن بوده اند.

گویش شهرستان: زبان اهالی منطقه همچون نژاد آن ها یکدست نبوده است. ولی آن چه مسلم است قبل از هجوم اقوام مغول، زبان اهالی بومی اهالی منطقه فارسی و از دیگر زبان های ایرانی بوده است. در صور الاقالیم نوشته: زبان شان پهلوی راست است. پس از استقرار اقوام ترک در منطقه و مهاجرت هایی که ترک هایی از نژادهای گوناگون انجام گرفته، مخلوطی از زبان های ترکی جغتایی، آذری پهلوی و زبان پارسی که کلمات زبان کردی نیز در آن وجود دارد، تشکیل یافته است.

اخیراً در اثر کثرت رفت و آمدها و نزدیکی منطقه تهران زبان فارسی در خانواده ها متداول گردیده و در نتیجه استعمال لغات فارسی در محاورات روزمره موسوم شده است.

بنای با شکوه بقعه ی متعلق به قیدار بن اسماعیل بن ابراهیم(ع) از پیامبران الهی است. این مسأله با استشهاد 65 نفر از علمای طراز اول مورد تأیید قرار گرفته و مرحوم مجلسی در بحارالانوار در ذکر اجداد پیامبر مکرم اسلام(ص) نوشته است: حضرت قیدار جد سی ام رسول مکرم(ص) می باشند.

بقعه در سال 719 ساخته شده و گنبد در سال 751 اجرا گردیده و گج بری ها در قرن 11 هجری ساخته شده است.

گنبد در عین سادگی بسیار جالب و به سبک خاصی ساخته شده و از نوع گنبدهای زنگوله ای است.

قیدار در زبان عبری به معنی بنده ی خدا یا عبدالله است. نام شهر نیز خدابنده معنی فارسی قیدار است.

در تاریخ یعقوبی آمده است: حضرت اسماعیل(ع) دوازده پسر داشت که بزرگ ترین آنان حضرت قیدار بود.پس از وفات حضرت اسماعیل در 130 سالگی و دفن او در حجر، قیدار جانشین پدر می شود و مردم را به توحید دعوت می کند.

یعقوبی می نویسد: فرزندان جرهم بن عامر چون برادرانشان از فرزندان قحطان بن عابر به یمن رفتند و آن جا را مالک شدند به زمین تهامه آمدند و با اسماعیل بن ابراهیم همسایه گشتند. اسماعیل، حنفاء دختر حارث بن مضاض جرهمی(یام قولی رعله رختر مضامن بن عمرو جرهمی یا سیده دختر مضاض بن عمرو جرهمی) را به زنی گرفت و برای او دوازده پسر آورد: قیدار، نابت، ادبیل، بشام، مسمع، دوما، مسا، حداد، تیما، یطور، ناخس و قیدما. این نام ها چون از لغت عبرانی نقل شده، در حروف، حرکات و تلفظ اختلاف پیدا کرده است.

فرزندان اسماعیل در جست و جوی آب پراکنده شدند. برخی هم ماندن در جوار حرم را برخورد لازم شمردند و گفتند: ما از خدا روی نمی گردانیم.

برخی گفته اند: قیدار پسر دوم اسماعیل است. او پدر مشهورترین قبایل عرب بود. بلاد و مملکت ایشان نیز قیدار خوانده شده است.

مرقد آن حضرت در شهرستان خدابنده قرار دارد و بر صحت این مطلب، مرحوم حضرت آیت اله العظمی مرعشی نجفی( قدس) گواهی داده اند. بر طبق سؤالی که از ایشان در این باره کرده اند: چنین مرقوم داشتند:

« بسمه تعالی، نظر به فرمایش عده ای از محققین در این امور، مسلم می باشد که مدفون در آن مزار شریف، جناب قیدار، جد رسول مکرم صلی الله علیه و آله و سلم می باشد.»

شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی.

این بنا که از میراث های فرهنگی ماست، در سال 719 هـ.ق به دستور بلغار خاتون، زن غازان خان ایلخانی، بقعه ی آن تجدید بنا شده است و سپس گنبد آن در سال 751 هـ.ق به دست استاد تیمورخان سلطانیه ای احیاء و در قرن 11 هجری گچ بری گردیده است. این بنا در زمینی به مساحت 1/5 هکتار در منطقه ای کوهستانی واقع شده است و تمام فصول زایر دارد.

نوع اسکلت بنا آجری و مربع شکل است. طول آن 14/50 و عرض آن 8/30 و از سه بخش تشکیل شده و بخش نخست آن، به عنوان فضای مقدماتی ورودی تعبیه شده است و سپس دو فضای گنبد دار پشت سر هم قرار گرفته اند. بقعه ابتدا بر روی سه ردیف سنگ سبز تراشیده بنا گشته و آن گاه تار و پود بنا را آجرهای ختایی تشکیل داده است. سقف فضای دوم را عرق چین پوشش نموده که بلاواسطه بر جرزهای جانبی فرو نشسته، و باید تذکر داد که زیر این فضا، سردابه ای برای گذاشتن اجساد در نظر گرفته شده است و فضای سوم به عنوان شبستان اصلی آرامگاه است که قبر مطهر در آن قرار دارد و بر فراز آن گنبد زیبایی به روش دو پوششی استوار گشته است. گنبد این بنا در نوع خود در این منطقه بی نظیر است و در یک تقسیم بندی کلی، در ردیف گنبدهای رک می تواند طبقه بندی کرد. گنبد و بنا از نمای بیرونی، فاقد تزئینات و کاشی کاری است. تزیینات عمده ی بنا در قسمت داخلی می باشد. کلیه ی تزیینات با دو رنگ آبی و طلایی قلم گیری شده است.

دکتر مصاحب در جلد دوم دایرة المعارف خود، می نویسد:« قیدار نبی، بقعه ی بنای تاریخی در ده قیدار، زنجان، تاریخ صندوق آن 691 هـ.ق است. شاید این قیدار همان کسی باشد که نام اش در عهد به عنوان دومین پسر اسماعیل، ذکر شده و او را پدر مشهورترین قبایل عرب دانسته اند که پس از حمله ی بختنضر گرفتار سختی و پراکندگی شدند.«پیدایش 13.25».

در تورات( سفر تکوین) قیدار را فرزند اول حضرت اسماعیل می داند. عبارت تورات چنین است: و تناسل اسماعیل پسر ابراهیم را هاجر مصری… اول زاده ی اسماعیل، نینایوت و قیدار و …. بود.

در تاریخ آمده است که شبی بلغار خاتون در خواب می شنود که باید مرقدی برای حضرت قیدار بنا کند، تا سر شب این خواب تکرار می شود، در صبح روز چهارم بلغار خاتون دستور می دهد تا به سوی قبر مطهر پیامبر خدا حرکت کنند. از همان روز کار احداث مرقد فعلی شروع می شود. مدتی بعد مدرسه ی علمیه در کنارش ساخته و دیری

نمی گذرد که مسجد جامع هم به این مجموعه پیوند می خورد.

در کتاب « قاموس کتاب مقدس» که در بیروت چاپ شده است آمده است:« قیدار( سیاه پوست) پسر دومین اسماعیل است. پیده 13:25 و پدر مشهورترین قبایل عرب بود و بلاد و مملکت ایشان نیز قیدار خوانده شده است. 1 ش 16:21، ار 28:49 و همواره شبانان چادرنشین بوده و می باشند و بدویان ایشان را گویند. غزا:5 لکن برخی از ایشان متمدن و شهری شده در شهرها مسکن گزیدند و صاحبان حواشی بسیار بودند و در جنگ خصوصاً در تیر و کمان نهایت مهارت را داشتند و در زمانی که بنوکد نصر به مملکت ایشان لشکر کشیده آن را خراب کرد، بسیار برایشان تنگ گرفت.»(11)

خادم بقعه ی قیدار نبی(ع) سیدی جلیل القدر است که سال ها از عمر خود را در کنار این آرامگاه پیامبر عظیم الشأن خدا طی کرده است. آقای سید مختار موسوی که از همه ی کارهای خود دست کشیده و عمر خود را وقف این بقعه کرده است تلاش های زیادی را جهت ساخت و مرمت و بازسازی و شکوفایی این مرقد نموده است.