شرط و شروط یارانه‌بگیرها برای انصراف از دریافت یارانه/ ذره‌بین اقتصادی زیر پوست شهر

در حالیکه عده‌ای معتقدند یارانه‌ها هیچگونه تأثیری در زندگی‌شان ندارد، برخی از قطع آن بسیار نگران و عده‌ای هم یارانه را سهمشان از مملکت می‌دانند و به هیچ عنوان حاضر به انصراف نیستند. به همین علت به میان مردم رفتیم تا نظرات آنها را در این باره جویا شویم. به گزارش  اشراق آنلاین به نقل […]

در حالیکه عده‌ای معتقدند یارانه‌ها هیچگونه تأثیری در زندگی‌شان ندارد، برخی از قطع آن بسیار نگران و عده‌ای هم یارانه را سهمشان از مملکت می‌دانند و به هیچ عنوان حاضر به انصراف نیستند. به همین علت به میان مردم رفتیم تا نظرات آنها را در این باره جویا شویم.13921210000502_PhotoA به گزارش  اشراق آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس، این روزها همه جا تکاپو و جنب و جوش مردم برای خرید شب عید، تمام شهر‌های کشور و به خصوص پایتخت را شلوغ‌تر از همیشه کرده است.

در این ایام در بسیاری از امکان عمومی از جمله فروشگاه‌ها، بازارها و وسایل حمل و نقل عمومی سوژه گپ و گفت مردم سبد کالا و قطع شدن یارانه برخی اقشار است.

اکثر مردم از دریافت یارانه نقدی راضی و آن را حق مسلم و مبلغی برای پرکردن چاله و چوله‌های زندگی می‌دانند. البته در این گفت‌وگوها همه خود را مستحق دریافت یارانه، و دیگران را ثروتمند و بی‌نیاز از دریافت یارانه می‌دانند.

چندی پش علی‌طیب‌نیا وزیر امور اقتصاد و دارایی اعلام کرد که در سال 93 یارانه برخی خانوارها قطع و یارانه فقط به نیازمندان تعلق خواهد گرفت.

بر همین اساس تصمیم گرفتم به میان مردم بروم و نظرات مردم را درباره یارانه و حذف برخی یارانه‌بگیران جویا شوم.

به دنبال تصمیمم یک روز صبح برای تهیه گزارش از خبرگزاری بیرون می‌آیم و در مسیر مردی مسن که بساط تعمیرات کفش دارد توجهم را جلب می‌کند، به طرفش می‌روم و بعد از سلام و خسته نباشد خودم را معرفی می‌کنم و از وی می‌خواهم که اجازه دهد نظرش را در مورد هدفمندی یارانه‌ها بپرسم.

پیرمرد در حالی که مشغول کار است سلام مرا بی‌حوصله جواب می‌دهد و می‌گوید: حرفی برای گفتن ندارم.

نگاه و برخورد پیرمرد نشان می‌دهد اصرار من جز ایجاد مزاحمت برای پیرمرد حاصلی ندارد و تیر من هم در اولین مورد انتخاب سوژه به هدف نمی‌خورد بنابراین از وی خداحافظی می‌کنم و مسیرم را به سمت پارک دانشجو ادامه می‌دهم.

در پارک به سمت خانمی که تنها روی نیمکت نشسته می‌روم، کنارش می‌نشینم، خوشبختانه از پیشنهادم برای مصاحبه استقبال می‌کند.

* یارانه خانوارهای با درآمد 1.5 تا 2 میلیون تومان را قطع کنند

– خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که آیا سرپرست خانوار هستید؟

فاطمه ملکنده هستم، سرپرست خانوار نیستم و همسرم سرپرست هستند.

– شغل همسرتان چیست و درآمد ماهیانه‌اش چقدر است؟ 

همسرم از طریق مسافرکشی با موتور درآمد کسب می‌کند و  ماهیانه حدود 800 هزار تومان درآمد دارد که 500 هزار تومان آن را بابت اجاره خانه پرداخت می‌کنیم.

– ساکن تهران هستید؟

بله، مدت 7 سال است به دلیل بیکاری همسرم از شهرستان به تهران آمده‌ایم. در شهرستان حقوق‌ها بسیار ناچیز است ، به عنوان مثال برای کارگری در رستوران بیشتر از 300 هزار تومان حقوق نمی‌دهند.

– آیا موافق قطع یارانه‌ها هستید؟ چرا؟  

با قطع یارانه‌ها در صورت بازگشت قیمت‌ها به سابق موافقم.

– قرار است در سال 93 قیمت حامل‌های انرژی (آب، برق، گاز) افزایش یابد، با این موضوع موافقید؟

خیر اصلا موافق نیستم، من ماهیانه بابت مصرف انرژی حدود 50 هزار تومان می‌پردازم اگر قیمت‌ها افزایش یابد زندگی برایمان خیلی سخت‌تر می‌شود.

– به نظر شما چه کسانی نباید یارانه بگیرند؟

کسانی که بین 1.5 تا 2 میلیون تومان درآمد دارند نباید یارانه بگیرند.

– 1.5 تا 2 میلیون تومان برای خانوار چند نفره؟

خانواده 3 نفره‌ای که مسکن هم داشته باشند.

– در صورت قطع یارانه‌ها از دولت چه انتظاری دارید؟

انتظار دارم که قیمت‌ها را پایین بیاورد، قبلا که یارانه نمی‌گرفتیم وضعیت مالیمان از الان بهتر بود.

– سبد کالا گرفتید؟

خیر، سبد کالا به خانوارهای با درآمد بالا تعلق گرفت ولی به امثال ما که واقعا زندگی را به سختی می‌گذرانیم تعلق نگرفت.

**

بعد از پایان مصاحبه از خانم ملکنده تشکر و خداحافظی می‌کنم و در پارک به سراغ فرد دیگری می‌روم.

**

* ماهیانه 2.5 میلیون تومان هزینه درمان پرداخت می‌کنم

– لطفا خودتان را معرفی کنید و میزان تحصیلات و شغلتان را بفرمائید؟

– محسن.ع. هستم. در آموزشگاه‌های تهران زبان انگلیسی تدریس می‌کنم و فوق‌لیسانس دارم.

– درآمد خانوار شما در ماه چقدر است و آیا درآمدتان کفاف هزینه‌های زندگیتان را می‌‌کند؟

من و همسرم که ایشان هم زبان فرانسه تدریس می‌کنند در ماه حدود 4 میلیون تومان درآمد داریم و با وجود داشتن منزل مسکونی درآمدمان کفاف هزینه‌های زندگی‌مان را نمی‌دهد.

– اما میزان درآمد خانوار شما رقم قابل توجهی است؛ چرا درآمدتان کفاف هزینه‌هایتان را نمی‌کند؟

ما یک خانوار 5 نفره‌ هستیم، یک فرزند بیمار و مادر مبتلا به سرطان دارم. هزینه‌های درمان فرزندم و مادرم کمرشکن است گاهی تا 2.5میلیون تومان در ماه هزینه درمان پسرم و شیمی درمانی مادرم می‌شود که واقعا این موضوع به مدت 2 سال است که زندگی را برای خانواده ما بسیار سخت کرده است البته امثال من در این اجتماع کم نیستند.

– آیا موافق حذف یارانه‌ها هستید؟

برایم تفاوتی ندارد زیرا ارزش 44 هزار و 500 تومان از 3 سال پیش تاکنون به کمتر از یک سوم کاهش یافته و تورم هم  هر روزاز ارزش آن می‌کاهد.

* سبد کالا یادآور صف‌های طویل کالاهای کوپنی دوران کودکی‌ام بود

– به شما سبد کالا تعلق گرفت؟

بله، سبد کالایی یادآور صف‌های طویل اجناس کوپنی دوران کودکی‌ام بود که گاهی اوقات برای کمک به مادرم در این صف‌ها می‌ایستادم. در زمان جنگ کالاهای اساسی به صورت کوپنی توزیع می‌شد و مردم برای دریافت آن کالاها ساعت‌ها عمر‌شان هدر می‌رفت.

* سطح درمان فقرا و اغنیا با هم یکسان نیست

 

– در صورت قطع یارانه‌ها چه توقعی از دولت دارید؟

با یارانه یا بدون یارانه توقع دارم دولت‌ها شرایط زندگی توام با آسایش و آرامش را برای مردم فراهم کنند.

من این یارانه ناچیز را نمی‌‌خواهم ولی از دولت می‌خواهم حداقل خدمات درمانی رایگان و برابر برای همه مردم فراهم کنند، در کشور ما سطح درمان فقرا و اغنیا با هم برابر نیست.

هزینه درمان سنگین است و حتی برخی خانوارها برای تأمین هزینه‌های درمان بیماری‌هایی مثل سرطان مجبور به فروش خانه و وسایل زندگی‌شان می‌شوند و به عبارتی رفته رفته برای تأمین هزینه‌های درمان بیمارستان فقیر می‌شوند.

 

* یارانه نقدی وظیفه تأمین رفاه عمومی مردم را به حاشیه برده است

 

– به نظر شما یارانه چه کسانی باید قطع شود؟

پرداختن یا نپرداختن 44 هزار و 500 تومان اصلا مهم نیست، آن چیزی که ما از آن غافل شده‌ایم برخورداری از شرایط مناسب زندگی به لحاظ اجتماعی، شغلی، تحصیلی و درمانی است که متأسفانه با پرداخت یارانه‌ها به حاشیه رفته و به طور کلی فراموش شده است.

*

از آقای محسن.ع تشکر و بعد از خداحافظی از او در پارک گشتی می‌زنم و به سراغ افراد مختلفی می‌روم.

پیرمردی می‌گوید یارانه نمی‌گیرد و نیازی به آن ندارد.

 

فرد دیگری که خود را مسافر و اهل مشهد معرفی می‌کند می‌گوید چند روزی است که به تهران آمده و می‌گوید برخی هزینه‌ها از جمله کرایه‌ها نسبت به مشهد بسیار گران‌تر است.

وی که بازنشسته است می‌گوید، بنظرم اگر یک خانوار 4 نفره و دارای منزل مسکونی ماهیانه یک میلیون تومان درآمد داشته باشند نیازی به دریافت یارانه ندارند.

در همین لحظه خانمی حدودا 50 ساله  که حرف‌های ما را می‌شنود برای اعتراض به حرف‌های پیرمرد جلو می‌آید و  خودش را مریم اصغری و خانه‌دار معرفی می‌کند و خطاب به پیرمرد می‌گوید احتمالا شما از میزان دخل و خرج منزلتان خبر ندارید.

 

* درآمد 3 میلیون تومانی هزینه‌های یک خانوار 4 نفره را تأمین می‌کند

 

او ادامه می‌دهد: یک میلیون تومان مخارج 1 یک نفر را هم در ماه تأمین نمی‌کند چه برسد به یک خانواده 4 نفره. به نظرم یک خانواده 4 نفره حداقل باید ماهیانه 3 میلیون تومان درآمد داشته باشند تا یارانه‌اشان قطع شود.

من 2 فرزند دانشجو بیکار دارم و هزینه تحصیل آنها بسیار زیاد است.

 

– شغل همسرتان چیست و درآمدش چقدر است؟

همسرم خیاط است و ماهیانه حدود یک میلیون و هشتصد هزار تومان درآمد دارد ولی زندگی را واقعا به سختی می‌گذرانیم.

 

– آیا شما با قطع یارانه‌ها موافق هستید؟

خیر، موافق نیستم، همه چیز را به بهانه یارانه گران کردند حالا می‌خواهند آن را قطع کنند. این اتفاقات مشکلاتمان را بیشتر و گرانی‌ها را افزایش می‌دهد.

 

– در صورت قطع یارانه‌ها از دولت چه توقعی دارید؟

– توقع دارم زمینه اشتغال جوانان فراهم شود و شرایط تحصیل و درمان رایگان برای مردم فراهم شود.

*

پس از گفت‌وگو با پیرمرد و خانم خانه‌دار از پارک خارج می‌شوم و به مسیرم در خیابان ولی عصر به سمت میدان ولی‌عصر ادامه می‌دهم که خانمی جلو می‌آید و آدرس تالار وحدت را از من می‌پرسد.

خانم را راهنمایی می‌کنم و پس از آدرس دادن از وی خواهش می‌کنم که اجازه دهد با هم در مورد یارانه‌ها صحبت کنیم.

 

* پرداخت یارانه نقدی توهین به مردم است

 

– شما سرپرست خانوار هستید؟ 

بله، همسرم استاد دانشگاه بود، فوت کرده‌اند و اکنون با دو فرزندم زندگی می‌کنم.

 

– لطفا خودتان را معرفی کنید و شغل و میزان تحصیلاتتان را بفرمایید؟

– ترجیح می‌دهم خودم را معرفی نکنم. بازنشسته شهرداری هستم و لیسانس دارم.

 

– شما یارانه می‌گیرید؟

بله یارانه می‌گیرم ولی واقعا پرداخت یارانه نقدی را توهین به مردم می‌دانم. دولت باید از راه‌های دیگر به مردم کمک کند و شرایط زندگی نسبتا خوب و بدون دغدغه را برای مردم فراهم کند نه اینکه با پرداخت ماهیانه مبلغی ناچیز دائم مردم را در استرس قطع آن قرار دهد.

 

* یارانه سهم من از این مملکت است و انصراف نمی‌دهم  

 

– آیا حاضرید از دریافت یارانه انصراف دهید؟ 

از آنجا که فکر می‌کنم من از این مملکت سهم دارم ترجیح می‌دهم یارانه را بگیرم و با اینکه این نوع پول دادن به مردم را اصلا نمی‌پسندم ولی حاضر به انصراف نیستم.

 

– به شما سبد کالا تعلق گرفت؟ 

سبد کالا گرفتم ولی باید بگویم که سبد کالا هم توهین دیگری به مردم بود و با آنکه خودم را از برتر از دیگران نمی‌دانم آن را به یک خانواده نیازمند دادم.

 

– در ازای حذف یارانه‌ها چه توقعی از دولت دارید؟

توقع دارم دولت از مردم حمایت کند و تورم را مهار کند.

 

– درآمد خانوار شما در ماه چقدر است؟

یک میلیون و هشتصد هزار تومان

 

* سالی یکبار هم نمی‌‌توانیم به مسافرت رویم

 

– آیا درآمدتان جوابگوی هزینه‌های زندگی خانوار شما هست؟

خیر، یکی از فرزندانم با داشتن فوق‌لیسانس بیکار است و علیرغم اینکه هر سه نفر ما به شدت قناعت می‌کنیم هیچگونه پس‌‌اندازی نداریم و حتی در سال یکبار هم نمی‌توانیم به مسافرت برویم.

همچنین به دلیل اینکه هر دو فرزندم بیش از 30 سال سن دارند به دلیل نداشتن پس‌انداز برای ازدواج آنها تاکنون هیچ اقدامی نکرده‌ام.

 

* عدم برخورداری فرزندانم از بیمه برایم بسیار نگران‌ کننده است

 

– در چه صورتی حاضرید یارانه‌اتان قطع شود؟

در صورتی که درآمدم 2 میلیون و پانصد هزار تومان باشد و فرزندانم هم مانند خودم بیمه شوند.

من دائما استرس دارم که اگر خدایی ناکرده روزی فرزندانم دچار مشکلی شوند بدون بیمه و بدون پس‌انداز برای آنها چه کنم.

 

– هزینه آب، برق و گازتان در ماه چقدر است و آیا با افزایش قیمت حامل‌های انرژی موافقید؟

حدود 160 هزار تومان در هر ماه و با افزایش قیمت حامل‌های انرژی موافق نیستم زیرا افزایش قیمت حامل‌های انرژی واقعا کمرشکن است.

*

در ادامه برای تهیه گزارش تصمیم می‌گیرم بقیه مسیر را با اتوبوس طی کنم.

در اتوبوس خوشبختانه یکی از صندلی‌ها خالی است و آنجا در کنار خانمی که چند کیسه به ظاهر سنگین روی پاهایش گذاشته، می‌نشینم.

به بهانه کیسه‌ها سر صبحت را با وی آغاز می‌کنم و در گرفتن کیسه‌ها به خانم کمک می‌کنم.

در ابتدا آن خانم از انجام مصاحبه امتناع می‌کند و پس از اینکه به وقی می‌گویم که نامتان را منتشر نمی‌کنم حاضر به مصاحبه می‌شود.

 

– شغلتان چیست و میزان تحصیلاتتان را بفرمائید؟

– کتابفروش هستم و لیسانس ادبیات دارم.

 

– سرپرست خانوار هستید؟

خیر، همسرم سرپرست هستند.

 

– شغل، میزان درآمد و تحصیلات همسرتان چیست؟

همسرم کارمند و فوق‌لیسانس است و حدود یک میلیون تومان در هر ماه درآمد دارد.

 

دولت قرار است یارانه برخی خانوارها را قطع کند؟ موافقید؟

یارانه‌ها برای من اهمیت زیادی ندارد و تأثیری در زندگی‌ام ندارد افرادی هستند که تمام درآمدشان از همین یارانه‌هاست، فکر می‌کنم برای آنها واجب‌تر است.

 

* حدود 70 درصد مردم کار می‌کنند که زنده بمانند

 

– آیا درآمدتان کفاف هزینه‌های زندگی‌تان را می‌دهد؟

ما کار نمی‌کنیم که زندگی کنیم بلکه کار می‌کنیم برای اینکه زنده بمانیم، وقتی کسی سال تا سال نمی‌تواند به مسافرت برود و حتی برای تهیه پوشاک و البسه با مشکل مواجه است به نظر شما می‌شود نام این را زندگی کردن دانست.

من فکر می‌کنم حدود 60 تا 70 درصد مردم کار می‌کنند که زنده بمانند.

 

* نگهداشتن زندگی در حد سال قبل هم هزینه‌بر است

 

– آیا صاحب خانه هستید؟

خیر خانه ندارم، صاحبانه برای تمدید قرارداد 20 میلیون تومان از ما مطالبه کرده است در حالیکه اگر تمام حقوق همسرم را طی یک سال بطور کامل پس‌انداز کنیم 12 میلیون تومان هم نمی‌شود.

بنابراین ما برای نگه داشتن زندگی‌مان در حد قبل بدون تغییر و کسب شرایط بهتر حداقل سالیانه 20 میلیون تومان نیاز داریم.

 

* مخارج یک خانواده 4 نفره حداقل 5 میلیون تومان در هر ماه است

 

– شما گفتید که یارانه در زندگی‌تان تأثیری ندارد ولی لطفا بفرمایید اگر قرار باشد که یارانه خانوار شما قطع شود به نظرتان باید حداقل درآمدتان چقدر باشد؟

برای اینکه یک خانواده 4 نفره یک زندگی کاملا معمولی بدون پس‌انداز، مسافرت و مخارج جانبی و در صورت داشتن مسکن باید حداقل 5 میلیون تومان درآمد داشته باشیم.

 

* نابرابری درآمد و اختلاف طبقاتی در جامعه بیداد می‌کند

 

– توصیه شما به دولت برای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها چیست؟

نابرابری درآمد و اختلاف طبقاتی در جامعه خیلی زیاد است و بیداد ‌می‌کند، برخی سفره‌ها رنگین و برخی دیگر خالی است و این عادلانه نیست. برخی افراد بدون داشتن شایستگی و لیاقت و فقط با داشتن پارتی از نظر شغل و درآمد به سطح بالایی می‌رسند که واقعا دور از انصراف است

 

 

* سبدی توهین آمیز که تمام دنیا از توزیع آن مطلع شدند

 

– به شما سبد کالا تعلق گرفت؟

بله، ولی سبد کالا را من یک توهین تلقی می‌کنم بعد از 30 سال برگشت به نظام شبیه کوپنی واقعا توهین آمیز است. آن هم سبدی که اینقدر هیاهو به پا کرد و تمام دنیا از آن مطلع شدند.

* از اتوبوس پیاده می‌شوم و در پیاده‌رو به سمت جوانی که ظاهری ساده و روستایی دارد می‌روم.

 

– لطفا خودتان را معرفی کنید؟

– هادی معصومی هستم.

 

– شغلتان چیست و میزان درآمد ماهیانه‌اتان چقدر است؟

کارگر هستم و ماهیانه بین 200 تا 300 هزار تومان درآمد دارم ولی اگر تمام ماه را کار داشته باشیم ممکن است درآمد به 500 هزار تومان برسد.

 

– آیا موافق قطع یارانه‌ها هستید؟

مگر قرار است یارانه‌ها را قطع کنند.

 

– بله قرار است یارانه برخی‌ها را قطع کنند، آیا شما موافق هستید یارانه‌اتان قطع شود؟

خیر موافق نیستم به پول آن خیلی احتیاج دارم.

 

– منزل مسکونی دارید و اگر ندارید ماهیانه چقدر اجاره می‌دهید؟

مستاجرم و ماهیانه 50 هزار تومان اجاره می‌دهم.

 

– مگر شما ساکن شهرستان هستید؟

بله من در یکی از روستاهای نکا واقع در استان مازندران زندگی می‌کنم.

 

– هزینه آب، برق و گاز شما در ماه چقدر است؟

حدود 20 هزار تومان

 

سبد کالایی به شما تعلق گرفت؟

بله

 

– فکر می‌کنید باید دارای چه درآمدی باشید که دولت یارانه شما را قطع کند؟

اگر درآمد ما بین 700 تا 800 هزار تومان باشد دولت یارانه ما را قطع کند.

*

پس از مصاحبه با روستایی جوان به سراغ خیلی‌ها رفتم. بسیاری از آنها معتقدند یارانه اصلا مبلغ قابل توجهی نیست که این همه هیاهو به پا کرده و می‌گویند بهتر است دولت به جای پرداخت نقدی وضعیت بهداشت و درمان، تولید و … را بهبود بخشد.

برخی هم یارانه‌ را کم خرج می‌دانند و به هیچ عنوان حاضر به انصراف نیستند و می‌گویند اگر یارانه‌ها نباشد تأمین مخارج زندگی برایمان کمرشکن است.

به ساعتم نگاه می‌کنم 3 بعدازظهر است و پس از یک روز خوب و گفت و گو با شهروندان زمان بازگشت به خبرگزاری رسیده است.

گزارش از: سندس معتمد منفرد