نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
گروهک تروریستی «جیش العدل» رسما مسئولیت عملیات تروریستی در نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان را پذیرفت. ثبیربه گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از سایت صبح توس، این رخداد به شهادت 14 از سربازان کشورمان منجر شد و شش تن را نیز راهی بیمارستان کرد. در اطلاعیه این گروهک که در وبلاگ آن منتشر […]
ثبیربه گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از سایت صبح توس، این رخداد به شهادت 14 از سربازان کشورمان منجر شد و شش تن را نیز راهی بیمارستان کرد.
در اطلاعیه این گروهک که در وبلاگ آن منتشر شده، گردان نظامی شیخ ضیائی این گروهک عامل کمین زدن در راه رسیدن سربازان ایرانی به استراحتگاه هنگ مرزی اعلام شده و نخستین انگیزه ایشان از این ترور شبانه، پاسخ به ظلم نظام در حق مردم سوریه اعلام شده است تا ثابت شود این مزدوران از هر کجا که منشأ گرفته باشند، قطعا نه ایرانی هستند و نه ذرهای عرق وطن دارند.
در این نوشتار دلائل این گروهک که در اطلاعیه برای توجیه اقدامات ضد بشریشان مطرح نموده اند مورد واکاوی و تامل قرار می گیرد . این گروهک یکی از علتها را ظلم نظام در حق مردم سوریه اعلام نموده است.
اکنون باید افکار عمومی جهان در مورد واقعیتهای کشور سوریه قضاوت کنند و به یک ارزیابی برسند که موضع گیری های ایران در مورد دمشق ظلم محسوب می شود و یا دیپلماسی حامیان فکری گروهک مذکور.
جمهوری اسلامی همواره در مورد سوریه با ارائه راهبردهای معقول، منطقی تلاش نموده تا در وهله نخست کشتار و خون ریزی در سوریه متوقف و سپس مشکلات موجود از طریق گفتگوهای ناظر به حقوق مردم این کشور پیگیری شود.
ایران طرح انتخابات را ارائه نموده است که راهکاری مردم سالارانه ، که می تواند معیاری برای سنجش محبوبیت و ارزیابی مردم از حاکمیت موجود و مخالفان باشد ؛ ولی سنگ اندازی حامیان گروههای مسلح که از کشتار و سربریدن انسانها و کودکان لذت می برند و اربابان فرا منطقه ای انها این اقدامات مضحک را به نظاره نشسته اند ؛ از پیشنهادات جمهوری اسلامی برای پایان بحران سوریه استقبال نمی کنند.
در ادامه این اطلاعیه احقاق حقوق جوانان بلوچ، کرد و عرب احوازی (!) مورد تأکید قرار گرفته است میکرو تروریست جیش العدل مدعی حقوق اقلیت ها گردیده است و تلاش می نمایند با این عبارات اذهان عمومی را به سوی گزارشات مغرضانه گزارشگران حقوق بشر علیه ایران به ویژه گزارشات احمد شهید معطوف نمایند . اما باید به این گروهک و اربابانی که شیوه کار های تروریستی اینها را طراحی می کنند باید اذعان نمود که در جمهوری اسلامی ایران به مدد قران و عترت شیرازه وحدت اقلیت ها با هر گویش، خرده فرهنگ، جغرافیا، اسلام می باشد و همین موضوع مهم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان را با ناکامی مواجه کرده و هر بار با تحریک یکی از قومیت ها و با بزرگنمائی مطالبات انها تلاش کرده اند تا رویاروئی نظام و بخشی از مردم را با عنوان اقلیت به نظاره بنشینند که اموزه های مکتب وحدت بخش اسلام، اندیشه انسجام بخش بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و راهبردهای وحدت افرین رهبری به عنوان سدی نفوذ ناپذیر در مقابل اهداف تجزیه طلبانه انها عمل کرده است.
این گروهک تلاش می نمایند با این رفتار ها بار دیگر نام انها بر سر زبانها افتاده تا شاید بتوانند این اقدام خود را خدمتی به حامیان فرامنطقه ای قلمداد نمایند و انها را برای استمرار حمایت های مالی و دیگر پشتیبانی ها ترغیب کنند. ولی باید به این افراد سرنوشت و عملکرد ریگی و حمایت کشورهای فرا منطقه ای را گوشزد نمود که چگونه ریگی د راین مسیر ناکام ماند.
مقامات آمریکایی از سال 2005 به طور مخفیانه گروه ریگی را تشویق و حمایت کردهاند به گونه ای که الجزیره انگلیسی سال گذشته مصاحبهای با “عبدالحمید ریگی ” برادر عبدالمالک ریگی انجام داده بود. در این مصاحبه عبدالحمید گفته بود که در سال 2004 یک ژنرال آمریکایی در اسلامآباد پاکستان با مالک دیدار کرده بود و این ژنرال آمریکایی از وی خواسته بود تا عملیات خود را فراتر از مرزهای سیستان و بلوچستان و حتی در تهران انجام دهد. مالک نیز به این ژنرال آمریکایی گفته بود در صورتی که پول و تجهیزات کافی وجود داشته باشد، گسترش عملیات امکانپذیر است.
شبکه خبری “ای بی سی ” در آوریل سال 2007 گزارش داد که جندالله ( گروهک تروریستی ریگی ) به طور مخفیانه از سال 2005 تاکنون از سوی “سیا” مورد تشویق و حمایت قرار گرفته و مشورت های لازم به این گروه داده می شده است. در نهایت ریگی با اقدام امنیتی سربازان گمنام امام زمان ( عج) به شکل بهت اوری برای وی و حامیانش در اسمان ایران خود را در دام جمهوری اسلامی دید و پشتیبانان وی نیز هیچ گونه اقدامی برای نجات ایشان نتوانستند انجام دهند.
گروهک مینی ریگی در بخش دیگری از اطلاعیه خود ایران را «منشأ و ریشه فساد و فتنه و جنایت در جهان اسلام» معرفی نمود ه است.
اکنون باید از این افراد سوال شود که رفتار های ایران برای ایجاد ثبات در افغانستان و دعوت گروههای مختلف افغانی به تهران برای پایان به در گیری های قومی – مذهبی د راین کشور اقدام منفی تلقی می شود . حمایت از مردم مظلوم فلسطین که نه عجم هستند و نه شیعه ؛ اما حمایت ملت ایران را بر اساس فرمایشات پیامبر اعظم (ص ) و اموزه های دینی پشت سر خود دارد ، این رفتار فساد و یا فتنه محسوب می شود یا فتنه متعلق به اقدامات گروههای می شود که به رغم شعار حمایت از مسلمین و لی در مورد حمایت از ملت بی گناه فلسطین که هم عرب و سنی می باشند یعنی سنخیت فراوان قومی فرهنگی به مخرج مشترک همگرائی اسلامی انه افزوده می شود ؛ حتی یک اعلامیه در مذمت صهیونیستها صادر نکرده اند و فتوای جهاد در فلسطین علیه غاصبان بیت المقدس صادر نمی کنند.
شایان ذکر است که سر چشمه افکار و اندیشه های این گروهک از سلفی هائی نشات می گیرد که نه تنها حمایت از مسلمانان فلسطین را در پرونده عملکردی خود ندارند بلکه اسنادی که قطعیت انها انکار ناپذیر نمی باشد همسوئی و همراهی انها را با صهیونیستها اثبات می نماید.
اکنون در این مجال فقط به یکی دو مورد مصداق برای اثبات تصریحات سطور فوق اکتفا می گردد که پرداختن به همه موارد مجال مبسوطی را می طلبد که از حوصله این نوشتار خارج می باشد . حال باید قضاوت نمود که ایران عامل فتنه و جنایات می باشد یا حامیان تکفیری گروهک جیش العدل ؛ که خروجی رفتار های انها اکنون شیعه و سنی را در مقابل اقدامات ضد انسانیشان قرار داده است پ. بدون تردید پروژه ناامن جلوه دادن ایران با اقدامات تروریستی اقدامی شکست خورده می باشد زیرا انقلاب اسلامی پیشتر عرصه های سخت تری را در خصوص حوادث تروریستی در سالهای اولیه انقلاب تجربه کرده است و ان زمان نظام سیاسی نوپا توانست در مقابل سیل تهاجمات منطقه ای و فرامنطقه ای با ایادی داخلی انها یعنی منافقین ، فائق اید اکنون جمهوری اسلامی در اوج اقتدار داخلی ، منطقه ای و جهانی می باشد که این موقعیت دشمنان را ناگزیر از اعتراف کرده است گروهک مذکور نمی تواند کوچکترین اسیبی را به امنیت کشور وارد نماید.
Δ