نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
پدر و مادر اولین کسانی هستند که زیربنای شخصیت سالم یک نوجوان را بنیان مینهند، معمولا آنها، نوجوان خود را به صورت کودک مینگرند مثل این که گذشت زمان تغییری در وی نداده است. به گزارش اشراق۲۴،بلوغ عبارت است از کلیه تغییرات بدنی و روحی که مابین کودکی و دوره کمال بوجود میآید، در این […]
پدر و مادر اولین کسانی هستند که زیربنای شخصیت سالم یک نوجوان را بنیان مینهند، معمولا آنها، نوجوان خود را به صورت کودک مینگرند مثل این که گذشت زمان تغییری در وی نداده است.
به گزارش اشراق۲۴،بلوغ عبارت است از کلیه تغییرات بدنی و روحی که مابین کودکی و دوره کمال بوجود میآید، در این دوران تعادل جسمی و روحی کودک مختل می گردد،
تغییرات جسمی عمیق بوجود میآید، قد و قامت تغییر میکند، نیروی طفل افزایش می یابد، شکل اعضاء بدن با سابق تفاوت پیدا میکند، اخلاق و رفتار ثبات خود را از دست می دهند، عادات کودکی، خود را کنار می کشند، طفل عروسک را کنار انداخته و امیال جدید در او بوجود میآید، منافع وی که تا آن وقت محدود به خانه و مدرسه بود تغییر یافته و معمولا از حدود ۱۲ سالگی شروع و تا ۱۸ یا ۲۲ سالگی پایان میپذیرد و مدت این دوره بستگی به وضع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی دارد و در یک جامعه در یک مدت زمانی بخاطر مسائل فوق این دوره کم و زیاد می شود.
پدر و مادر اولین کسانی هستند که زیربنای شخصیت سالم یک نوجوان را بنیان مینهند، معمولا والدین، نوجوان خود را به صورت کودک مینگرند مثل این که گذشت زمان تغییری در وی نداده است.
عدم درک نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین میشود ، نوجوانان به خود حق میدهند که در مسایل مربوط به خانه اظهار نظر کنند و افکار و عقاید و اعمال اعضای خانواده را مورد سوال قرار دهند .
نوجوان ، آن کودک سربه راه قبلی نیست و در مقابل تحکم و دستورات والدین مقاومت میکند ، از جمله خصوصیات دوره نوجوانی مخالفت است .
نوجوان با افراد ذی نفوذی که در اطراف او هستند به مخالفت برمی خیزد ، والدین نیز در دایره مخالفت وی قرار دارند ،این مخالفت به خاطر کسب استقلال یا جداسازی خود از دیگران است . مخالفت در پسران شدیدتر از دختران است این امر شاید به دلیل جرات و قدرتی است که پسران در طول رشد خود کسب میکنند ، معمولا از دختران انتظار مخالفت خود را به صورت قابل قبول تری ابراز میدارند .
در وضعیتی که والدین ، نوجوانان را ناسازگار میپندارند و نوجوانان هم رفتار والدین خود را قبول ندارند ، امکان وقوع بسیاری از حوادث ناگوار برای نوجوان وجود دارد ، نوجوان با رسیدن به سن بلوغ و بحران هویت ، رفتاری ناسازگار از خود نشان میدهد .
والدین افرادی هستند که با ارتباط صحیح با وی میتوانند به او کمک کنند تا از این سن پرآشوب بگذرد نوجوان به تفاهم نیاز دارد و باید به او کمک شود تا به استقلال همه جانبه برسد ، خصوصیات و نحوه رفتار والدین به تکامل شخصیت نوجوان کمک میکند و یا جلوی رشد طبیعی او را میگیرد . خصوصیات والدین را میتوان به صورت های زیر ترسیم کرد :
خانواده هایی را میتوان خویشتن ساز دانست که رفتار طغیانگرانه در نوجوان را یکی از بخش های مهم رشد آنان به حساب میآورند، این طغیان به معنای باج خواهی و تهدید نیست بلکه نشانه ای از تشخص طلبی و استقلال طلبی است.
آنان میدانند که نوجوان در صدد است که راه مستقلی را برای خودش انتخاب کند، در نتیجه عاقلانه نیست که الگوی بزرگسالی خود را بر او تحمیل کنند، بلکه باید به تناسب رشد وی، او را آزاد بگذارند.
والدین خویشتن ساز به نوجوان خود کمک میکنند تا خلاق باشد، به روابط شخصی خود اهمیت دهد ، آگاه از خویشتن باشد و بر این اساس عمل کند، والدین باید بدانند که با اجبار و تحمیل کاری از پیش نمی رود.
وضعیت نوجوانان در خانواده هایی که یکی از اعضاء را به دلیل طلاق یا فوت از دست داده است به مراتب مشکل تر است، در این خانواده ها اگر به صورت موجود خود ماقی بمانند، پسران گاهی جای پدر را میگیرند و تسلط خود را بر همه حفظ میکنند و مجال رشد آزاد عاطفی و اجتماعی را به دیگران نمی دهند، این دسته پیش از موقع، مسئولیت ها را پذیرا میشوند و از نظر رشد عواطف که لازمه زندگی بعدی آنها است مواجه با مشکلاتی میشوند .
آنان با همه کس میخواهند مانند خواهران و برادران کوچک خود رفتار کنند و عملا این الگوی رفتاری باعث عدم ارتباط درست آنان با دیگران میشود، گاهی پسران احساس شکست میکنند و در نتیجه به انزوا و کناره گیری آنان میانجامد و دست به هیچ کاری نمی زنند، در این صورت سرزنش مادر و اقوام شروع میشود و نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه به مخالفت بیشتر نوجوان میانجامد.
مهاجرت خانواده تاثیر فراوانی بر رفتار نوجوانان خواهد گذاشت ، محیط جدید برای نوجوان ناآشنا است و خود را غریب و تنها و گاه حقیر و زبون میبیند، گاهی احساس عدم امنیت کرده و خود را بی ارزش میپندارد، شناخت افراد و اطراف، مدتی وقت او را میگیرد و روابط در خانواده مهاجر هم مانند قبل از مهاجرت نیست، تامین اقتصادی، شرایط زندگی و وضع منزل همگی بر روابط خانوادگی تاثیر میگذارد.
بسیاری از مهاجرین حاشیه نشین شهرها هستند و شاید بتوان گفت محیط جدید نه تنها بهتر از محیط قبلی نیست بلکه از لحاظ تربیتی از محیط آشنا و همگن قبلی به مراتب بدتر است، در وضع روحی که نوجوان دارد و در شرایطی که در آن زندگی میکند و روابطی که در خانواده حکمفرماست امکان انحراف و انحطاط و کشانده شدن نوجوان به دسته های بزهکار ومنحرف زیاد است، وقتی نوجوان هیچگونه تکیه گاهی برای خود نداشته باشد و نتواند رابطه صحیحی برقرار سازد و روش درست زندگی را فرا گیرد، احتمال کشیده شدن او، به سوی رفتارهای نابهنجار بسیار زیاد است.
برای مقابله با مشکل روابط خانوادگی میبایست به تصحیح ارتباطات و مناسبات خانوادگی پرداخت، از جمله مشکلات در روابط خانوادگی یکطرفه بودن ارتباطات و تحکم و تسلط یکی از اعضای خانواده است، باید نوجوان را آزاد گذاشت تا به صورت منطقی با مسائل مواجه شود، این کار مستلزم برخورد منطقی و درست والدین با آنهاست، بدون وجود یک رابطه منطقی و درست در رفتار والدین و نوجوان، زندگی برای دو طرف تحمل ناپذیر و سخت خواهد شد.
Δ