گفتگوی اختصاصی بایکی ازرزمندگان عملیات بیت المقدس خدابنده ای/تصویر

به مناسبت هفته ایثارومقاومت وسالروزآزادسازی خرمشهرخبرنگاراشراق آنلاین گفتگوی اختصاصی باباب اله محمدی، یکی ازرزمندگان عملیات بیت المقدس وفاتحان خرمشهرخدابنده ای انجام داده است که نظرتان رابه آن جلب می کنم.

اشراق آنلاین:درباره بیوگرافی تان توضیح دهید؟

-باب اله محمدی متولدسال1340ازروستای گوندره ازتوابع بخش مرکزی شهرستان خدابنده وساکن شهرقیدار، صاحب دوفرزندپسرودرحال حاضرمسئول شبکه کابل مخابرات شهرقیدارهستم.

اشراق آنلاین: سال61 من سوم دبیرستان بودم که ازشهرستان خدابنده به جبهه اعزام شدم وپس ازگذراندن آموزش های نظامی درپادگان21حمزه تهران به منطقه جنوب اعزام شدم.

نزدیک شروع عملیات بیت المقدس مارابه اطراف کارون بردندوپس ازچندروزتوقف درآنجا،پس ازساماندهی کردنمان به طرف خط بردندومن درآن زمان بیسیم چی گرهان  بودم که نزیک ساعت4صبح بودکه  یک دفعه ازبیسیم صدایی شنیدیم(من وشهیدعظیم)که می گفت یاعلی ابن ابی طالب که درحقیقت این رمزعملیات بیت المقدس بودوباآن عملیات شروع شدوماشش نفرتکبیرگفتیم وعراقی باتوپ وخمپاره شروع به حمله کردند.

تقریباصبح شده بودوسرپایی نماز خواندیم وساعت7صبح بودکه عراقی هاپاتک زدندوتانک های ماهم آمدندوآنهاهم واردمیدان جنگ شده بودند،شهیداکبرمنصوری وشهیدرسنمخانی ازفرماندهان گردان مابودندوپس ازساماندهی کردنمان گفتندکه پشت خاکریزمستقرشویم وماهم این کارراکردیم وشب بعدآن (شب سوم خرداد61)مارابازبه خط کردندوبرای گرفتن پادگان حمیدحرکت کردیم وتاساعت 4صبح به آنجارسیدیم وآنجاکانالی وجودداشت که عمق آن 4متربودوآب وگل درآن وجودداشت وماازآنجاعبورکردیم وبسیارنزدیک عراقی هاشده بودیم.

پس ازعبورازکانال، صبح شده بود(ساعت5صبح بود)ونزدیک ساعت 7صبح،ماکه تقریبا9نفربودیم تکبیرگفتیم وازیک سنگر6نفرعراقی بیرون آمدوماآنهارابه اسارت گرفتیم وما500مترجلوترازآن مکانی که بایدمستقرمی شدیم رفته بودیم ودیگرنمی دانستیم که به طرف ایران می رویم ویابه طرف عراق.

سپس مابه خاکریزبلندی  رسیدیم که پشت آن آسفالت بودکه متوجه شدیم جاده اهوازبه حمیدیه بودکه ماراه ارتباطی باخرمشهرراقطع کرده بودیم وعراقی هاراتحویل دادیم وتافرداشب آنجابودیم وپس ازاستفاده ازآب آنجااحتمالامسموم شدیم(دقیق نمی دانم) وپشت خط آمدیم ومارابه به بیمارستان جندی شاپوراهوازمنتقل کردندوبه من پس ازسه روزبستری شدن ،8روزمرخصی دادندولی نه جایی رابلدبودم ونه این که پولی داشتم وپس ازغرض کردن پول ازدکه ای درنزدیک بیمارستان جندی شاپوربود،بالاخره توانستم به قیداربازگردم وتاسه ماه پس ازآن بیماربودم تابوسیله آمپول وقرص خوب شدم.

اشراق آنلاین:بهترین وبدترین خاطره شمااززمان عملیات بیت المقدس چیست؟

-من باچشم خودم دیدم که پس ازاصابت یک سلاح سنگین(توپ یاآرپیچی یاخمپاره،دقیق نمی دانم) بایکی ازهمرزمان ما(فرمانده دسته بود)،خوداون شخص پس ازجداشدن سرش تاسه مترحرکت کردواین صحنه هیچ وقت ازذهن من فراموش نمی شود.

بهترین خاطره ام این است که درزمان عملیات که ماگیج شده بودیم که کدام طرف می رویم زمانی که به پشت خاکریزرسیدیم متوجه شدیم که جاده اهوازاست وخیلی خوشحال شدیم(هرچند عراقی ها سه نفرازهم رزمان ماکه آن طرف خاکریزبودندرابه اسارت بردندکه پس از10 سال بازگشتندویکی ازآنهادامادماشد).

اشراق آنلاین:به مردم زمان کنونی بویژه جوانان که زمان جنگ نبودندچه توصیه ای دارید؟

-همه مردم درزمان جنگ روحیه بالاوذوق وشوق عجیبی داشتندوداوطلب اعزام به جبهه ودفاع ازمیهن وناموس  خود بودندویقین داشتندکه آن راه،راه حق است لکن درزمان الان نیزبایدآن روحیه وتفکرراداشته باشند(که البته دارند).

جنگ باعث شدکه استحکام انقلاب واتحادمردم بیشترشودودرحقیقت از نتایج وثمرات دوران دفاع مقدس است که ایران درحال حاضر ازنظرنظامی بسیارقوی است ودرمنطقه حرفی برای گفتن دارد.