جلسه اخلاق مدیران شهرستان خدابنده برگزار شد+تصاویر

جلسه اخلاق مدیران با حضور روسای ادارات شهرستان خدابنده با حضور و سخنرانی حجت الاسلام طالبی در محل دفتر امام جمعه شهر قیدار برگزار شد. به گزارش اشراق24،جلسه اخلاق مدیران با حضور روسای ادارات شهرستان خدابنده صبح امروز با حضور و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین طالبی در محل دفتر وی برگزار شد. در این […]

DSC08852DSC08851DSC08854جلسه اخلاق مدیران با حضور روسای ادارات شهرستان خدابنده با حضور و سخنرانی حجت الاسلام طالبی در محل دفتر امام جمعه شهر قیدار برگزار شد.

به گزارش اشراق24،جلسه اخلاق مدیران با حضور روسای ادارات شهرستان خدابنده صبح امروز با حضور و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین طالبی در محل دفتر وی برگزار شد.

در این جلسه حجت الاسلام طالبی با بیان اینکه سرآمد دعوت انبیا نسبت به ابنای بشر «تأدیب نفوس» است اظهار کرد:انسان یک صورت مُلکیِ ظاهری و یک صورت ملکوتیِ غیبی دارد و صورت مُلکیِ ظاهری‌ انسان، همین ظاهر انسان است سازنده صورت ملکوتیِ غیبی ما که دیده نمی‌شود، خود ما هستیم؛ بر خلاف صورت مُلکیِ ظاهریمان که ما سازنده آن نیستیم و صورت ظاهری ما با تولّد و رشد بر اساس وراثت شکل می‏گیرد، .چیزی که سرنوشت انسان، در عوالم بعد از دنیا به آن بستگی دارد، همین صورتِ ملکوتیِ غیبی است، چه در برزخ و چه در قیامت؛ و ما این صورت ملکوتیِ غیبی را با اعمال‌مان می‌سازیم.

وی ادامه داد:وقتی انسان عملی را انجام می‌دهد، این کار بر روی روحش نقش می‌بندد که ابتدا یک نقش گذرا است، امّا وقتی آن عمل را تکرار می‌کند، برایش تبدیل به یک ملکه می‌شود و با آن ملکه صورت باطنی ساخته می شود و ما صورت غیبی و باطنی‌مان را با ملکاتمان می‌سازیم و حشر و نشر ما در عوالم دیگر با همان صورت غیبی و باطنی است که خود ساخته ‏ایم، نه با این صورت ظاهری که داریم.

امام جمعه قیدار ادامه داد:گر عملی را که انجام می دهیم بر اساس شهوتِ بی‌بند و بار بود، آن صورتِ حیوانی که برای باطن ساخته ایم از آن تعبیر به صورت بهیمیه می‌کنند و اگر کسی خُدعه و نیرنگ را تکرار کند که مربوط به وهم است و این ملکه‌اش شود، صورت ملکوتی او، صورت شیطان است و شیطان، مجسمه خدعه و نیرنگ است. عمل منعکس می‌شود و تکرار عمل ملکه‏ ساز است و ملکه، صورت باطنی انسان را می‌سازد.

وی ادامه داد:در مکتب ما از نظر ارزشی، نفوسی که خودشان را به آداب الهی تربیت و مؤدّب کردند، نزد خدا از همه باکرامت‏ ترند و تربیت یک امر تحمیلی از غیر به انسان نیست در حالی که همه اینطور فکر می‌کنند که تربیت یعنی در خدمت یک مربّی باشید و تحت تربیت او قرار بگیرید بلکه انسان باید خود خود را تربیت کند و تربیت ریشه در عقل عملی دارد و عقل عملی یعنی یعنی آن نیرویی که انسان با آن خیر و شرّ را در اعمال تشخیص می‌دهد وحسن و قبح اعمال را تشخیص می­ دهد و آن کسی که اساس کار است، خودِ شص و عقل او است.

طالبی افزود: «نفس» انسان را به بی‏بندوباری دعوت می‌کند و امّا اگر کسی نفسش را یعنی شهوت و غضبش را در لذّات رها کند، نفسش او را به شقاوت می‏ کشد و انسان بی ‏تربیت، کر و کور است و اگر انسان بخواهد نفس را رها کند، آن بُعد درونی‎اش که در ارتباط با امور انسانی و معنوی‎اش هست، از بین خواهد رفت و به تعبیری در روایات داریم که کر و کور می‎شود؛ نه آهنگ معنویت را می‎شنود و نه ماورای ماده را می‎تواند شهود کند.

وی ادامه داد:تبعیت از هوای نفسانی چراغ عقل را در درون انسان خاموش می‎کند و نفس انسان، لجام می‏ خواهد و باید دهنه‌ای از شرع و عقل به آن بزنیم و آن را به آداب الهیه مؤدب کنیم و جهاد اکبر یعنی تربیت نفس و در اصطلاح به مقابله کردن با نفس و مهار کردن آن غلبه بر هوای نفسانی می گویند و هوا یعنی خواسته‎ها، چه در بُعد شهوت باشد، چه غضب و چه وهم. چون نفس به معنای خاصّش از این قوا تشکیل می‎‎ شود چه در بُعد شهوت باشد، چه غضب و چه وهم و نفس به معنای خاصّش از این قوا تشکیل می‎شود. این تعلیم به تعبیر علی(علیه‎السلام) و این تأدیب، ابتدا مشکل است و از غلبه کردن بر این نفس به «جهاد اکبر» تعبیر شده است.

طالبی  اضافه کرد:در روایتی از حضرت سلیمان نقل ‎شده است که آن کسی که بخواهد با هوای نفس مبارزه کند و بر هوای نفسش غلبه کند، کارش سخت‎تر است از کسی که بخواهد تنهایی یک شهر را فتح کند. یعنی فتح یک شهر به تنهایی آسان‎تر از جنگ و غلبه بر هوای نفس است و تربیت کردن در ابتدا مشکل است  و کم کم آسان می‏ شود و عاقل کسی است که بر هوای نفسش غلبه کند و دیوانه کسی است که هوای نفس بر او غلبه کند.

امام جمعه قیدار به اقسام ادب اشاره کرد و گفت:ما دو نوع ادب داریم؛ ادب باطن و ادب ظاهر و بنابراین انسان از نظر تربیتی در تمام ابعادِ وجودی، مثل عقل و قلب و نفس محتاج به تربیت است و منظور از نفس هم معنای خاصّ نفس، یعنی شهوت و غضب و وهم است.

وی تصریح کرد:گام اول وهم، یعنی خیال است. اول باید سراغ آن رفت و تربیتش کرد، چون وهم است که مسایل شهوی و غضبی را برای انسان می‌آراید و این نیروی شیطانیِ درونیِ انسان است که تعبیر به شیطانی می‌کنند و نیروی شیطانیِ درونیِ انسان وهم است.

طالبی ادامه داد:گام اول در تربیتِ وهم این است که انسان باید قوّه خیال را ضبط کند و قوّه خیال مثل پرنده­ای در درون است که روی یک شاخه می‌پرد، وقتی می‌خواهی ردش کنی از آنجا می‌پرد و روی یک شاخه دیگر می‌رود. وهم است که معاصی، گناهان و خلاف کاری­ها را برای انسان جلوه می‌دهد و وقتی می‌خواهی آن را از این کار منصرف کنی می‌پرد و روی یک شاخه دیگر می‌رود؛ شاخه دومی هم باز گناه دیگری است.

وی در پایان سخنان خود با بیان سوق دادنِ خیال به وادی تفکّر در نعمات الهی گفت: انسان فطریاتی دارد و این تفکّر در نعمت­های خدا در زمینه‌های خاصّی بروز و ظهور پیدا می‌کند، از جمله این که تفکر نسبت به نعمت‌هایی که خدا به انسان داده است موجب یک مسأله فطری در او می‌شود.