علت پيدايش حجاب

در باب علت پيدايش حجاب نظريات گوناگوني ابراز شده است و غالبا” اين علتها براي ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است .كه در اينجا به مجموع آنها اشاره مي شود.نظرياتي كه بدست آوردهايم بعضي فلسفي ،بعضي اجتماعي ،بعضي اخلاقي و بعضي اقتصادي وبعضي رواني است. اشراق آنلاین،در باب علت پيدايش حجاب نظريات […]

در باب علت پيدايش حجاب نظريات گوناگوني ابراز شده است و غالبا” اين علتها براي ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است .كه در اينجا به مجموع آنها اشاره مي شود.نظرياتي كه بدست آوردهايم بعضي فلسفي ،بعضي اجتماعي ،بعضي اخلاقي و بعضي اقتصادي وبعضي رواني است. th

اشراق آنلاین،در باب علت پيدايش حجاب نظريات گوناگوني ابراز شده است و غالبا” اين علتها براي ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است .كه در اينجا به مجموع آنها اشاره مي شود.نظرياتي كه بدست آوردهايم بعضي فلسفي ،بعضي اجتماعي ،بعضي اخلاقي و بعضي اقتصادي وبعضي رواني است كه ذيلا” ذكر مي شود:

1-ميل به رياضت و رهبانيت(ريشه فلسفي ):

ارتباط مسئله پوشش يا فلسفه رياضت و رهبانيت از اين جهت است كه چون زن بزرگترين موضوع خوشي و كامراني بشر است ، اگر زن ومرد معاشر و محشور با يكديگر باشند ، خواه نا خواه دنبال لذت جويي و كاميابي مي روند پيروان فلسفه رهبانيت وترك لذت براي اينكه محيط  را كاملا” باز دهد ورياضت  سازگار كننده بينزن ومرد حريم قائل شده پوشش را وضع كرده اند.

2-عدم امنيت وعدالت اجتماعي:

ريشه ديگري كه براي بوجود آمدن پوشش ذكر كرده اند نا امني است. در زمانهاي قديم هر كسي زن زيبائي داشت ناچار بود او را از ديد زور مندان مخفي نگه دارد  زيرا اگر آنها اطلاع پيدا مي كردند او ديگر مالك زن خود نبود . ايران  دوره ساساني ناظر جنايتها و فجايع عجيبي دراين زمينه بوده است شاهزادگان وموبدان وكدخداها واربابها هر گاه از وجودزن زيبايي در يك خانه مطلع مي شدند به آن خانه مي ريختند و زن را از خانه شوهرش بيرون ميكشيدند در آن موقع سخن از پوشش وحجاب نبود.

3-پدر شاهي وتسلط مرد بر زن واستثمار نيروي وي در جهت منافع اقتصادي فرد

4-حسادت وخودخواهي مرد

5-عادت زنانگي زن واحساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزي كم دارد.

 

آثار و فوائد حجاب :

1-  حرمت بخشيدن به زن :

زن مسلمان ،تجسم حرمت و عفت در جامعه است ، حفظ پوشش به نوعي احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وي از نگاه هاي شهواني و حيواني است .

2- مبارزه با نفس:

ميل به خود نمايي و جلوه گري به مصالحي در سرشت زن ،نهفته است كه بايد در مسير درست و هدفي والا بكار گرفته شود . بي گمان اين گرايش در وجود زن اگر همچون ساير ميلها به درستي بكار گرفته شود ، ثمرات مطلوبي خواهد داشت و در جهت كمال او كار آمد خواهد بود و در مسير فراهم آوردن محيطي مناسب همراه با زندگيش ،سودمند خاهد شد . چراكه هيچ گرايش دروني بدون جهت درجان انسان به  وديعت نهاده نشده است . اما اگر اين گرايش ،مرزي نداشته باشد وخودنمايي وجلوه گري همواره ودر همه جا نمود داشته باشد ،قطعا” فساد آخرين خواهد بود و در ايجاد زمينه هاي نا هنجاري در جامعه خواهد كرد . (پوشش را ميتوان مهمترين عامل تعديل اين ميل دانست).

 

3-جواز حضور در اجتماع :

بدون هيچ ترديد ،زن بخش عظيمي از نيروي انساني يك جامعه را تشكيل ميدهد و در ابعا د مختلف فرهنگي واجتماعي واقتصا دي وسياسي مي تواند نقش آفريني عظيمي داشته باشد . اسلام با طرح پوشش زن در حقيقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است وا زسوي ديگر جلوي فساد  گستري ونا هنجاريهاي ناشي از اختلاط زن ومرد را گرفته است . همه احاد جامعه در مقابل سلامت نفساني جامعه مسئو لند  ومسئوليت  مهمتر در اين با ره بر دوش خانم ها است .

4-آرامش رواني جامعه :

از جمله فلسفه هاي اصلي حجاب ايجاد آرا مش رواني وامنيت روحي در جامعه است چراكه امنيت وآرامش در ابعاد مختلف زندگي از حقوق مسلم همه شهروندان بوده و هيچ كس حق ندارد با بهانه هاي مختلف موجبات سلب آسايش ديگران رافراهم كند ودر نكوهش مردم آزاري وايجاد مزاحمت براي ديگران همه مكاتب و مذاهب اتفاق نظر  دارند اما افراد مادي نگرو ودنيا زده كه آسايش وآرامش دو گيتي را فقط در امور مادي  خلا صه مي كنند مزاحمت وآزار را هم فقط مزاحمتهاي بدني ومادي مي دانند در حالي كه آزارهاي روحي و معنوي و توهين به اعتقادات ومقدسات ديگران بسيار زشت تر از ساير آزار ها است . اگر چه حجاب خواهران وپوشش برادران تا حدودي يك امر شخصي وسليقه اي وانتخابي است اما اصل مسلئه پوشش داشتن با تفاوتهاي خاص مربوط به زن ومرد امري اجتماعي است وتكليف است نه حق . هر انساني كه در جامعه زندگي ميكند مكلف وموظف است به حقوق سايرين احترام بگزارد وكاري نكند كه باعث آزار وصدمه به ديگران شود وچه صدمه وآسيبي بالاتر از تحريك شهوت در نيروي جوان كشور؟كدام ظلم وگناه بالاتر از اينكه خانمي آرايشهاي آنچناني واجراي نمايشهاي زننده در كوچه وبازار در ذهن وفكر جوانان معصوم و نا پخته آشوب به پا كرده وآتش عشقهاي خياباني وهوسهاي خانمان سوز راروشن كند !كدام خيانت بالاتر از آنكه غرايز خفته نسل جوان را بيدار كنيم  بدون اينكه امكان اشباع آنها وجود داشته باشد؟

5-حجاب ومعنويت :

يكي از آثار وفوائدي كه براي حجاب در قرآن ذكر شده علاوه بر حفظ آرامش رواني كل جامعه ،حفظ بانوان محترم از آزار واذيت افراد بي سرو پا است كه همه جوامع كم وبيش وجود دارند از اين نظر” حجاب نوعي هويت است نه محدوديت ” وهمان گونه كه گلهاي زيبا و خوش رنگ وبو بايد حصار خارها قرار بگيرند  از دستبرد كودكان بازي گوش در امان بمانند زنان نيز بايد گلبرگهاي وجود خود را در پوششهاي مناسب قرار دهند تا از نيش ونوش نگاه نامردان ونامحرمان دور بماند .

“قرآن كريم در آيه 59 سوره احزاب فلسفه حجاب را مد نظر قرار داده ومي فرمايد :

” اي پيامبر به همسران ودخترانت وبه موفقين بگو كه روسري هاي خويش را بهخود نزديك كنند وهمچون زنان عفيف بپوشانند تا به (عفت وپاكدامني )شناخته شوند ودر مورد آزار واذيت قرار نگيرند وخدا آمرزنده ومهربان است ”

6-ايجاد امنيت :

جامعه موظف است امنيت را در ابعاد مختلف براي افراد فراهم سازد ،بخش عمده از اين مهمبه عهده زن است كه با حفظ پوشش به اين امر جامه عمل بپوشانند.

در سايه رعايت حجاب ،زن با شهامت هر چه تمامتر به وظيفه خود مشغول شده و خطري از ناحيه اجتماع متوجه وي نمي شود. بدين ميان معتقد هستيم كه پوشش ،امنيت رادر جامعه فراهم ميسازد ودر حريم پوشش است كه مي توان با خيالي آسوده بهجامعه آمد وبه فعاليت پرداخت ودر سنگر حجاب ،حضور عيني خود را در ابعاد مختلف اجتماع،تحقق بخشيد

7-حفظ بنياد خانواده:

از ديگر فلسفه ها وفوائد حجاب تاثير آن در استحكام وتداوم هسته اصلي جامعه يعني خانواده است.

“رابطه حجاب وتاثير آن در حفظ بنياد خانواده و يا اثري كه بد حجابي در تزلزل و نابودي ساختار خانواده دارد از دو بعد ميتوان برسي كرد”

 

نظريه هاي مختلف در مورد حجاب :

1-نظريه زيست شنا سان:

برخي از زيست شناسان به وجود نوعي احساس حياء و خجلت در جنس ماده اشاره مي كنند و منشاء حشمت و حجاب زنان را نيز همان حياء مي دانند.

دكتر فخري فيزيولوژيست مصري چنين مي گويد :

ريشه و مبداء حجاب ،همان احساس حيا و خجلت است،زيرا انسان  از آن جهت كه از چيزي احساس حيا مي كند ،از ظهور آن نزد ديگر مردمان دوري مي ورزد و از همين احساس حياء ،پوشاندن و حجاب سر چشمه مي گيرد.

2- نظريه روانشنا سان:

برخي از روانشناسان در تاييد اين مطلب كه حجاب وپوشش زن فطري است از وجود حياء در نهاد انسان نام مي برند كه به دو صورت باز دارنده و هدايت كننده ايفاي نقش مي كند ، بدينسان از نظر آنان ،حيا تعديل كننده غرايز و ضامن اجراي بسياري از قوانين اجتماعي _ اخلاقي است.

روانشناسان معتقدند كه حياء با آفرينش زن به هم آميخته است و تغييرات جسمي دوران بلوغ كه معمولا” با بروز حالات روحي و رواني مختلفي همراه است ،عامل دروني حياء را به نمايش مي گذارد.

3- نظريه جامعه شنا سان :

از آنجا كه انسان موجودي است اجتماعي و به تعبير ديگر (( مدني طبع )) جامعه شناسان حجاب و پوشش زن را مقتضاي طبيعي جامعه بشري معرفي كرده اند.

در كتاب زن از نظر حقوق اسلامي آمده است :

لزوم پوشانيدن زن در برابر مردان ، يكي از امور طبيعي است زيرا با ثابت بودن اين اصل كه هر چه زن به تقوا وعفاف و پرهيزكاري از هر گونه اعمال مخالف عفت مايلتر باشد اساس زندگي خانوادگي مستحكمتر ودر نتيجه ، سعادت و رفاه اجتماعي كاملتر خواهد بود. جاي ترديد باقي نمي ماند كه زنان موظفند به منظور جلوگيري از شيوع زنا وتحريك احساسات پست شهوي ، با لباس ساده خود را بپوشانن وهنگام معاشرت با مردان و بيرون رفتن از منزل و شركت در مجالس از پرده دري خودداري نمايند.