چالش‌های روابط چین و آمریکا در دهه‌های آینده: رهایی یا وابستگی؟

رابطه چین و آمریکا به دلیل نقش بسیار مهم چین در عرصه جهانی و حساسیت آمریکا نسبت به هژمونی خود، همچنان یکی از مسائل بحرانی راهبردی باقی خواهد ماند.

به گزارش نسیم اشراق؛ رابطه چین و آمریکا از اهمیت بسیاری در دنیای معاصر برخوردار است. در حقیقت، تاثیر این رابطه بر مناسبات بین المللی در دهه‌های آینده، یکی از مسائل اساسی راهبردی مطرح است. چین در دهه‌های اخیر به عنوان چالشی اصلی برای ایالات متحده شناخته شده است و نقش سیاسی و اقتصادی آن در حضور دیپلماتیک در عرصه جهانی رو به افزایش است. از سوی دیگر، ایالات متحده به عنوان هژمون دنیا، حساسیت خاصی نسبت به هر قدرتی که به چالش هژمونی آن بپردازد، دارد.

تلاش‌های چین برای افزایش نفوذ در عرصه جهانی و سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری که در ارتباط با ایالات متحده اتخاذ کرده است، باعث پیچیدگی و چند لایه شدن مسئله چین برای ایالات متحده شده است. ایالات متحده در عین حال که به دنبال حفظ هژمونی خود هستند، از متحدان خود خواسته‌اند تا وابستگی تجاری خود به چین را کاهش دهند و به استقلال اقتصادی و جدایی از چین پایبند باشند.

بیانیه رهبران گروه ۷ در ماه مه سال جاری بر تلاش برای “رهایی از خطرات” ناشی از روابط اقتصادی خود با چین، تاکید کرده است. تحلیلگران نیز بر تلاش‌های ناتو برای تقویت همکاری در منطقه زیر نظر چین، تاکید کرده‌اند.

با این حال، پس از تلاش‌ها و کمپین روابط عمومی وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید با شرکای اروپایی، مذاکرات اروپایی‌ها نسبت به چین خصمانه‌تر شد و بروکسل «استراتژی امنیت اقتصادی اروپا» را در ۲۰ ژوئن ۲۰۲۳ صادر کرد که در آن اروپایی‌ها تلاش می‌کنند تا تعادلی بین نگرانی‌های خود در مورد اتکای بیش از حد به چین و حفظ روابط تجاری با دومین اقتصاد بزرگ جهان ایجاد کنند.

بر همین اساس تعدادی از رهبران اروپایی خواستار “جدایی” تدریجی از چین و رهایی از وابستگی اقتصادی شده بودند و از احتمال تکرار آنچه پس از جنگ اوکراین با روسیه رخ داد و وابستگی این قاره به گاز روسیه نگران بودند. جورجیا ملونی، نخست وزیر جدید ایتالیا، قول داد از توافقنامه ای که سال ها پیش بین ایتالیا و چین امضا شده بود، خارج شود.

بر خلاف مسیر فشار آمریکا بر متحدان و پس از تشدید تنش ها توسط دولت بایدن با چین که نقطه اوج آن سفر نانسی پلوسی به تایوان و اعلام آمادگی بایدن برای اعزام ارتش آمریکا برای دفاع از تایوان بود، سفرهای مقامات آمریکا به چین در ماه های اخیر تشدید شده است که آخرین آن سفر جانت یلن، وزیر خزانه داری آمریکا بود که گفت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، دولت خود را برای تعمیق ارتباطات با چین به منظور حل مجموعه ای از مسائل، موظف کرده است.

بنابراین واضح است که دولت آمریکا در شرایطی که وزیران خود را برای بهبود روابط بین دو کشور و غلبه بر اختلافات ناشی از آن می‌فرستد، متحدان خود را برای تضعیف روابط خود با چین از نظر تجاری، سیاسی و اقتصادی تحت فشار قرار می‌دهد. این نشان می دهد که دولت جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده از استانداردهای دوگانه رنج می برد و به نظر می‌رسد سقف‌های بلندی را که قبلاً وضع کرده بود، رها کرده است و خود از آنچه از متحدانش می‌خواست، به‌ویژه در مسائل مربوط به رابطه با چین عقب نشینی می‌کند.

در واقع ایالت متحده از یک سو به دنبال حفظ روابط تجاری با چین و تعامل سازنده با آن است، از سوی دیگر به دنبال تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین المللی خود در برابر چین است. این به دلیل نگرانی‌های جدی در مورد رویکرد چین به حقوق بشر، سیاست‌های تجاوزی در دریاچه‌های همسایه و تلاش‌های برای تحقیر قدرت آمریکا در سطح بین المللی است.

در نهایت، باید گفت که رابطه چین و آمریکا، یکی از پیچیده‌ترین مسائل مطرح در دنیای معاصر است و تأثیرات آن بر مناسبات بین المللی در دهه‌های آینده نیز قابل توجه است. این رابطه به دلیل نقش بسیار مهم چین در عرصه جهانی و حساسیت آمریکا نسبت به هژمونی خود، همچنان یکی از مسائل بحرانی راهبردی باقی خواهد ماند.