نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سران و اصحاب فتنه با نپذيرفتن نتايج انتخابات در مقابل رأي و نظر مردم قرار گرفتند و اينگونه نشان دادند که علي رغم تمامي شعارها و ادعاهاي خود جمهوريت و رأي مردم تنها در شرايطي نزد آنان مورد احترام است که به نتايج مطلوب آنها منجر شود. سران فتنه 88، بويژه شخص ميرحسين موسوي که […]
سران و اصحاب فتنه با نپذيرفتن نتايج انتخابات در مقابل رأي و نظر مردم قرار گرفتند و اينگونه نشان دادند که علي رغم تمامي شعارها و ادعاهاي خود جمهوريت و رأي مردم تنها در شرايطي نزد آنان مورد احترام است که به نتايج مطلوب آنها منجر شود.
سران فتنه 88، بويژه شخص ميرحسين موسوي که سالها خود را از ميدان سياست دور نگه داشته بود، با اين تصور که اگر وارد صحنه انتخابات شود مردم به وي روي ميآورند و او ميتواند با کسب اکثريت مطلق آراي مردم پيروز انتخابات گردد، کانديداتوري خود را اعلام کرد. در طول دوران تبليغات نيز مشاوران و نزديکان وي با ارائه آمارها و نظرسنجيهاي مختلف به وي، اين توهم را که او پيروز قطعي انتخابات است را دامن زدند، از اين رو وي قبل از به پايان رسيدن شمارش آرا خود را پيروز انتخابات اعلام کرد و زماني هم که پيروزي آقاي احمدي نژاد به طور رسمي اعلام شد، وي از پذيرش نتيجه خودداري کرد و با ادعاي واهي صورت گرفتن تقلب در انتخابات، صحنه داخلي کشور را به آشوب کشاند و کار به جايي رسيد که عوامل خارجي آتش بيار معرکه شدند. با اين وجود، اقدامات فتنه گران بيش از هر چيز، از نظر محتوايي و نظري، ناقض اسلاميت و جمهوريت نظام اسلامي بود. به عبارت ديگر، مجموعه آشوب آفريني ها، اغتشاشات، اردو کشي هاي خياباني و در مجموع، اقدامات سران و اصحاب فتنه بيش از همه دو عنصر اساسي نظام جمهوري اسلامي ايران، يعني اسلاميت و جمهوريت را نشانه گرفت.
عليه اسلاميت نظام بود، زيرا سران و اصحاب فتنه به رأي و نظر نهادهايي که ضامن و حافظ اسلاميت نظام هستند از جمله شوراي نگهبان تمکين نکردند و حتي فراتر از اين با اغتشاش آف��يني در روز عاشوراي سال 88 به ساحت عاشورا به عنوان يکي از پايه هاي عقيدتي – سياسي(بال سرخ شيعه) نظام جمهوري اسلامي ايران هتک حرمت کردند.
عليه جمهوريت نيز بود، زيرا در شرايطي که ملت چشم انتظار چيدن و چشيدن ثمره هاي حضور و مشارکت 85 درصدي خود بود، سران و اصحاب فتنه با نپذيرفتن نتايج انتخابات در مقابل رأي و نظر مردم قرار گرفتند و اينگونه نشان دادند که علي رغم تمامي شعارها و ادعاهاي خود جمهوريت و رأي مردم تنها در شرايطي نزد آنان مورد احترام و پذيرفتني است که به نتايج مطلوب آنها منجر شود. از سوي ديگر، اينان به جاي پيگيري اعتراضات خود از طرق قانوني، به اردوکشي هاي خياباني و آشوب آفرينيهاي هنجارشکن روي آوردند که اين اقدامات هيچ نسبتي با جمهوريت ندارند.
علاوه بر آنچه گفته شد، ترکيب طرفداران، کارورزان و پيادهنظام فتنه نيز به خوبي نشانگر تلاش آنها براي به چالش کشيدن، بويژه بعد اسلاميت نظام اسلامي بود، به گونهاي که سلطنت طلب ها، بسياري از عوامل رژيم شاه، منافقين، سران و عوامل کشورهاي استکباري چون امريکا، انگليس و… نيز از فتنه گري هاي عوامل داخلي حمايت به عمل آوردند. مجموعه اين افراد، گروه ها و کشورها در يک نقطه کانوني اشتراک دارند و آنهم عبارت است از “تلاش براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران و استقرار يا نظام سکولار به جاي آن” يا به عبارت دقيق تر، سکولاريسم نقطه اشتراک همه عوامل فتنه 88 بود. هر چند که از آنچه گفته شد، طرفداري آنها از جمهوريت مستفاد نمي شود.
از سوي ديگر، تحليل محتواي شعارهايي که اين عوامل در سال 88 مطرح مي کردند، بخوبي نشانگر ضديت آنها با اسلاميت و جمهوريت نظام اسلامي بود. از جمله اينکه در آن شعارها بسياري از اصول و ارزش هاي نظام در هر دو بعد اسلاميت و جمهوريت به وضوح زير پا گذاشته شد.
با اين وجود، اقدامات فتنه گران در طول هشت ماه فته گري در سال 88 تنها به مثابه کف روي آب بود و خروش عظيم ملت در حماسه عظيم نه دي، بساط فتنه و فتنه گر ي و فتنه گران را جمع کرد و نشان داد که اگر کساني بخواهند با فتنه گري در مقابل جمهوريت و اسلاميت نظام قد علم کنند، ملت همه حسيني اند و عاشورايي.
نویستده:فاطمه عبداللهی مدرس دانشگاه
Δ