“علیخانی” مردانه جلوی بچه‌های کار لنگ انداخت

“احسان علیخانی” در برنامه “ماه عسل” با طرح سو‍ژه ای نو و جذاب ميزبان كودكان كار بود. به گزارش اشراق آنلاین:شب گذشته در هفتمین روز ازماه مبارک رمضان ویژه برنامه ” ماه عسل” با اجرا و تهیه کنندگی ” احسان علیخانی” از قاب تلویزیون میزبان نگاه مخاطبان شد. “علیخانی” با جمله ی همیشگی خود تحت […]

“احسان علیخانی” در برنامه “ماه عسل” با طرح سو‍ژه ای نو و جذاب ميزبان كودكان كار بود.2404128_345

به گزارش اشراق آنلاین:شب گذشته در هفتمین روز ازماه مبارک رمضان ویژه برنامه ” ماه عسل” با اجرا و تهیه کنندگی ” احسان علیخانی” از قاب تلویزیون میزبان نگاه مخاطبان شد.

“علیخانی” با جمله ی همیشگی خود تحت عنوان سلام به روی ماه هموطنان گرانقدر و قبولی طاعات و عبادات مخاطبان، برنامه را آغاز کرد و از بینندگان همیشگی” ماه عسل” تشکر و سپاسگذاری کرد و سپس با بیان اینکه امروز برنامه‌ای با موضوع جذاب و متفاوتی داریم ، مخاطبان را دعوت به تماشای “ماه عسل” کرد.


صدای ” مرتضی پاشایی” در فضای برنامه طنین انداز شد و پس از پخش تیتراژ ” علیخانی” ضمن قدردانی از تمام عوامل پشت صحنه‌ی ” ماه عسل” متذکر شد: من یک بی معرفتی کردم امروز یک هفته از شروع برنامه گذشته و دوستانم خیلی دل آشوب ” ماه عسل” را  دارند ولی من یادی از آنها نکردم از ” پیمان قانع” طراح دکور متشکرم .

” ماه عسل ” در این بین تلفاتی هم داشته البته جانی نبوده بلکه دست و پا شکسته.

با باز شدن صدف سفید رنگ شاهد سه نوجوان بودیم که بر روی صندلی‌هایی سفید رنگ ” ماه عسل” نشسته بودند.

رضای 13 ساله با پنج خواهر و برادر در منطقه شوش و در خانه‌ای محقر زندگی می‌کرد پدرش بیکار بود، بنابراین رضا نان‌آور خانه بود و در یک مغازه پرس کاری کار می‌کرد و عصرها هم دوغ می فروخت.

نوجوان دیگر که نام او هم رضا بود با 12 سال سن  با فروختن دستمال در سر چهارراه نواب برای پنج خواهر و برادر و پدر بیمارش کسب درآمد می‌کرد.

دختری به نام “افسانه” از دیگر مهمانان ماه عسل بود که او هم از طریق فروش بیسکویت درآمدزایی می‌کرد.

نقطه‌ی مشترک زندگی این سه نوجوان فقر بود که آنها را مجبور کرده بود تا برای کسب درآمد، مدرسه و درس را رها کنند و از همان کودکی نان‌آور یک خانه باشند اما آیا شانه‌ها و دست‌های آنها تحمل این همه سختی و مشقت را دارد؟

زمانی که “علیخانی” مخاطبان را دعوت به تماشای آگهی بازرگانی کرد رو به سه نوجوان گفت: این کسانی که سفارش آگهی می‌دهند خیلی پولدار هستند؛ رضای 12ساله در واکنش به این جمله گفت: بعضی از بازیگران برای یک بازی 800 هزار تومان دستمزد می‌گیرند.

“علیخانی” در پاسخ گفت: 800 هزار تومان که پول نیست بعد رضای 13 ساله که خیلی شیرین‌زبان بود، در برابر این جمله‌ی علیخانی متذکر شد: این پول برای شما پول نیست اما برای ما خیلیه.

“علیخانی” که از این پاسخ متعجب شده بود پاسخ داد: حرف شما متین، من جلوی شما باید لنگ بندازم.

جلوی شما من پول مفت خوردم واقعا پول مفت گرفتم آدم مرد باشه بگه… .

دو مهمان دیگر با نام فاطمه و مینا به جمع مهمانان اضافه شدند،‌ “مینا” قصه‌ی زندگی خود را اینگونه شرح داد که من از پنجم ابتدایی شروع به کار کردم دیوار و زمین شستم و درس خواندم با درد و رنج بزرگ شدم و حتی قصد خودکشی داشتم اما یک پدر معنوی نجاتم داد و الان دارای یک فرزند هستم.

“علیخانی” رو به “مینا” گفت: ما باید برای این بچه‌ها چه کاری انجام دهیم؟ “مینا” پاسخ داد: این بچه‌ها باید شما را به خاطر ندیدنشان ببخشند، شما اینها را ندیدید.

“علیخانی” گفت ما اینها را دیده‌ایم ولی از کنارشان گذشتیم مثل نمایندگانی که برای اخذ رأی کنار این بچه‌ها عکس می‌گیرند.

“فاطمه” دیگر مهمان برنامه که یک پدر نابینا داشت از  کودکی سوار بر موتور کارهای پدرش را انجام می‌داد و در حال حاضر هم برای کسب درآمد با ماشین مسافرکشی می‌کند.

“مینا” در پایان اظهار داشت: من قبلا مددجو بودم و الان مددکار هستم و با بچه‌های دانشجو یک خانه علمی برای این کودکان راه‌اندازی کردیم در بین صحبت‌هایش به سوء‌‌استفاده جنسی از دختران اشاره کرد و خواستار شرح تمامی قصه‌ی زندگی خود با جزئیاتش بود اما “علیخانی” با قطع کردن صحبت‌هایش مانع مطرح شدن بیشتر موضوع شد.

و پس از ترک جایگاه مهمانان خاطرنشان کرد: بچه‌هایی که یک خانه را اداره می‌کنند شاید فردا یک کشور را اداره کنند در خیابان بودن آنها جرم نیست اما ممکن است کوچه و خیابان از آنها یک مجرم بسازد.

ماهتون عسل