نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ثبیر:احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبیات داستانی درباره موضوع ممیزی که این روزها بازار داغی دارد و بارها وزیر ارشاد هم به آن تاکید دارد، اظهار داشت: مقوله ممیزی در طی سه دهه اخیر جزو پر بحثترین موضوعات اهالی فرهنگ و هنر قلمداد میشده است. به نحوی که در رقابتهای انتخاباتی و کشمکشهای سیاسی، قبض […]
ثبیر:احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبیات داستانی درباره موضوع ممیزی که این روزها بازار داغی دارد و بارها وزیر ارشاد هم به آن تاکید دارد، اظهار داشت: مقوله ممیزی در طی سه دهه اخیر جزو پر بحثترین موضوعات اهالی فرهنگ و هنر قلمداد میشده است. به نحوی که در رقابتهای انتخاباتی و کشمکشهای سیاسی، قبض و بسط ممیزی و بحثهای مرتبط با آن پای ثابت اعلام سیاستهای کلی و برنامههای فرهنگی به حساب میآید و تا جایی که به نظر میرسد نحوه موضعگیری درباره ممیزی میتواند در نتیجه انتخابات تعیین کننده باشد.
به گفته شاکری، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز مقوله ممیزی از میان تمامی مقولات حوزه فرهنگ، سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داد و طرفین ناگزیر به آن وارد شدند. از این جهت، میتوان ممیزی را در شرایط موجود سیاسیترین موضوع در حوزه فرهنگ دانست؛ به همین واسطه این موضوع عموماً در مقاطعی خاص و با کارکردهای سیاسی مطرح میشود و کمتر به آن به عنوان مقوله فرهنگی و جایگاه و اهمیت و تاثیر آن بر مقولاتی مانند تولید کتاب و کتابخوانی توجه میشود.
* برخی ممیزان دورههای گذشته کتاب، در مقاطع بعد از موضع مخالفت با ممیزی قبل از انتشار کتاب وارد گود میشوند
وی با تاکید بر اینکه این نحوه توجه به ممیزی – همانند برخی موضوعات دیگر- موجب شده است توجه به این مقوله مقطعی و فصلی باشد، تصریح کرد: بدین نحو که گویا برخی از طرفین اساسا انگیزه جدی در حل معضلات این عرصه و شفاف شدن محل نزاع ندارند. بلکه ترجیح میدهند ابعاد و راه حلهای این مقوله همچنان مبهم و نامکشوف باقی مانده و موضوع همواره تازهای برای بحثهای رسانهای و جنجالی فراهم آید، تا جایی که برخی ممیزان دورههای گذشته کتاب، در مقاطع بعد از موضع مخالفت با ممیزی قبل از انتشار کتاب وارد گود میشوند.
نویسنده رمان «انجمن مخفی» ضمن بیان اینکه پیش از هر چیز باید دو امر درباره ممیزی روشن شود، در این راستا اضافه کرد: نخست آنکه آیا ممیزی مسئله اول حوزه فرهنگ – بصورت خاص کتاب و کتابخوانی و بصورت اخص داستان و داستان نویسی- کشور است؟ آیا از بین تمامی مسائل و موانعی که این مقوله با آن روبرو است اصلیترین و ضروریترین مسئله ممیزی است؟ و دیگر آنکه، خاستگاه طرح مقوله ممیزی چیست و در چه لایههای معرفتی و فکری تنیده شده است؟
وی ادامه داد: اما ممیزی – حتی به صورتی که عموما از آن در اذهان عموم مردم ترسیم میشود – بر خلاف تلقی عام و ورود ژورنالیستی و استفادههای سیاسی از آن، اصلیترین مسئله در تولید هنر – بصورت خاص ادبیات داستانی – نیست. مخالفان ممیزی- مخالفان با اصل ممیزی یا تاخر و تقدم آن بر چاپ کتاب – عموما این فرآیند را مانعی بر سر ادبیات خلاقه میدانند. این گروه در دو سطح به مخالفت با ممیزی میپردازند.
* آنچه ادبیات داستانی شبه روشنفکر با کمرنگ شدن ممیزی وعده داده بود، چیزی جز ادبیاتی عامه پسند و موهومات شبه روشنفکری و مضامین پوچ شبه عرفانی نبود
شاکری با اشاره به اینکه سطح نخست محدودیت آفرینی ممیزی را مطرح و بر سر نشر ادبیات ناب و خلاقه میدانند، بیان کرد: بر این اساس، ادبیات داستانی معاصر ایران، به واسطه اعمال ممیزی دچار رکود و رخوت شده است و عملا نویسندگان عطای نویسندگی را به لقایش بخشیدهاند یا ترجیح میدهند آثارشان را در کشورهای دیگر به چاپ برسانند. در این سطح، ممیزی مانع انتشار است نه مانع خلاقیت.
این نویسنده افزود: در مقابل، به نظر میرسد این توجیه تنها نوعی بهانه جویی ادبی برای فرار از ناکامیهای ادبی است. امری که سیاسی بودن کارکرد مخالفت با ممیزی را برجستهتر میسازد. زیرا اولا آثاری که به زبان فارسی در کشورهای دیگر منتشر شده است از اقبال چندانی برخوردار نبوده است و از سطح ادبی فوق العادهای برخوردار نیست. دوما، تجربه دوران اصلاحات و انتشار برخی از آثار با دیدگاه تسامحی آن دوران نشان داد، آنچه ادبیات داستانی شبه روشنفکر با کمرنگ شدن ممیزی وعده داده بود، چیزی جز ادبیاتی عامه پسند و انباشته از موهومات شبه روشنفکری و روایتهای هنجار شکن اخلاقی و مضامین پوچ شبه عرفانی نبود.
* جریان شبه روشنفکری تلاش کرد ناکامیهای خود را در خلق آثار ناب بومی بر عهده ممیزی و اداره کتاب بیاندازد
نویسنده مجموعه داستانی «سرزمین پدری» با تاکید بر اینکه در حقیقت ادبیات داستانی شبه روشنفکری – به عنوان خاستگاه اصلی مخالفت با ممیزی – از دیرباز ادبیاتی باصطلاح نخبه پسند- و در واقع محفلی و غیر بومی- بوده است، یادآوری کرد: این ادبیات در بین مخاطبان عام ایرانی هیچگاه جایگاهی نداشته است. از این رو، جریان شبه روشنفکری با طرح مقوله ممیزی و پنهان شدن در پشت این عنوان بحث برانگیز، تلاش کرد ناکامیهای خود را در خلق آثار ناب بومی بر عهده ممیزی و اداره کتاب بیاندازد.
شاکری ضمن تاکید بر جریان شبه روشنفکر ابراز داشت: جریان شبه روشنفکر، به جهت سستی این استدلال سطح دیگری از ممیزی را مطرح کرد. زیرا در سطح نخست، این امکان برای این جریان وجود داشت و دارد که ادعای خود در تولید آثار ناب ادبی و ممانعت حاکمیت از انتشار، آنها را در فضای مجازی منتشر سازد و بدین وسیله این امکان فراهم خواهد آمد تا جامعه ادبی نتیجه خلاقیت ذهنی این گروه را بیازماید و از صحت ادعای آنان مطلع شود.
* آثاری که در واکنش به ممیزی اصل اثر را در فضای مجازی منتشر کردهاند با استقبال چندانی مواجه نشد
به گفته وی، تجربه نشان داد، رمانها و آثار داستانی ادعایی که برخی نویسندگان در واکنش به ممیزی اصل اثر را در فضای مجازی منتشر کردهاند با استقبال چندانی مواجه نشد. از این رو، این جریان مدعی شد، وجود ممیزی، نه تنها مانعی برای چاپ و نشر اثر قلمداد میشود بلکه موجب شده است نویسنده دچار خود سانسوری شود. بدین معنی که اساسا نویسنده در هنگام خلق اثر داستانی و پیش از اعمال ممیزی نیز نتواند از تمامی خلاقیت خود استفاده کند.
شاکری در توضیح بیشتر گفت: مدعای این دلیل عمیقتر از سطح اول است، زیرا مدعی است اساسا امنیت روانی و فکری برای نویسندگان وجود ندارد و آنها تنها با ترک کشور میتوانند با تنفس در جوامع آزاد غربی تخیل خود را بال و پر دهند. روشن است که این دلیل تنها معترض ممیزی نیست بلکه اساسا معترض واکنش دین مدارانه و اخلاق مدارانه جامعه است. زیرا این واکنش برای نویسندهای که میخواهد حدود و مرزهای دین و اخلاق را بشکند و متعرض باورهای اعتقادی جامعه شود ممنوعیت آفرین خواهد بود.
* همنوا شدن برخی از نویسندگان متعهد به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه با جریان شبه روشنفکر موجب تاسف است
نویسنده کتاب «عریان در برابر باد» اظهار داشت: ماهیت این دلیل موجب میشد ادبیات شبه روشنفکر همانطور که ناگزیر به مهاجرت بود تا از قید و بندهای ممیزی خلاص شود، برای قبول آثار داستانیاش به دنبال جامعه مخاطبی غیر از مخاطبان ایرانی باشد. از این رو، جریان مهاجرت و ادبیات مهاجرت با جریان ادبیات وازده غربگرا همنوا شد تا شاید بتواند مخاطبی در آن سوی مرزها پیدا کند و سودای جهانی شدن را محقق نماید. مفهوم سطح دوم، چیزی جز ادبیات ضد بومی نبود.
وی ضمن بیان اینکه طراح این دو سطح از مطالبات ممیزی بدون تردید جریان شبه روشنفکر در کشورمان است، گفت: آنچه موجب تاسف است، پاک شدن خطوط و همنوا شدن برخی از نویسندگان متعهد به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه با این جریان است. تردیدی در این نیست که مقوله ممیزی به نحو کامل در کشور انجام نمیشود. طولانی شدن زمان انجام ممیزی، علمی نبودن ممیزی در برخی موارد، عدم توازن در ممیزی کتابها و سلیقگی بودن برخی ممیزیها از جمله مواردی است که باید با برنامهای دقیق برای حل آن همت گمارد.
* سکولارترین کشورها نیز نوعی از ممیزی را بر محصولات فرهنگی اعمال میکنند
شاکری در ادامه با تاکید براینکه این ادعا که روند ممیزی در کشور کاملا بدون خطا و اشتباه است مورد تایید هیچ کارشناس منصفی نیست، تصریح کرد: برخی صداهای اعتراض که از سوی دلسوزان به گوش میرسد نیز ناظر بر همین اشکالات است که زیبنده نظام اسلامی نیست. اما باید توجه داشت، زمانی که فضای نقد توسط انگیزههای سیاسی سکولار مسموم میشود و مخالفان اصل ممیزی برای تضعیف آن به هر ترفندی متمسک میشوند، باید اولویتهای فرهنگی را بدرستی شناخت.
این منتقد ادبیات داستانی متذکر شد، جریان شبه روشنفکری در کنه اعتقادیاش جریانی دین گریز است که اساسا به حاکمیت شریعت و فقه بر قوانیت قائل نیست. مخالفت با ممیزی برای این گروه به معنای مواجهه با حاکمیت دینی است و از آنجا که مقوله اخلاق، اعتقادات و احکام شریعت جزو مواردی است که ظهور دین تلقی میشود و ممیزی درباره این موارد حساس است، مواجهه خود با حاکمیت فقه و دین را در سطح مخالفت با ممیزی تعریف کرده است. این جریان مطلع است که دفاع از حذف ممیزی اساسا امری غیر معقول و غیر متعارف است. زیرا حتی سکولارترین کشورها نیز نوعی از ممیزی را بر محصولات فرهنگی اعمال میکنند. بنابر این نمیتوان از حذف ممیزی به راحتی سخن گفت.
* ممیزی پس از چاپ اساسا به واسطه ماهیت کتاب و نحوه انتشار و ماندگاری آن عملا امری غیر ممکن است
مولف «باران نیمروز» در این راستا بیان داشت: بنابر این مراتب دیگر مخالفت را در بی تاثیر کردن ممیزی دنبال میکند. این مراحل عبارتند از: 1- شبهه غیرقانونی بودن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی2- شبهه غیر قانونی بودن ممیزی پیش از چاپ کتاب 3- شبهه اعمال سلیقه به صورت گسترده در ممیزی کتابها 4- شبهه کمیت بالای کتابهای رد شده و اصلاحیه دار در ممیزی کتاب؛ موارد پنج گانه فوق یا راسا قابل دفاع بوده یا در گفتمانی که از سوی جریان شبه روشنفکر به مدد برخی رسانهها و مطبوعات بر افکار عمومی تحمیل میشود تحریف شده است. تردیدی در این نیست که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی قانون تلقی میشوند.
این منتقد ادبیات داستانی خاطرنشان کرد: مقوله ممیزی پس از چاپ اساسا به واسطه ماهیت کتاب و نحوه انتشار و ماندگاری آن عملا امری غیر ممکن است. چگونه میتوان درباره ممیزی کتابی سخن گفت که با تیراژ بالا منتشر شده و پس از تاثیر گذاری در مخاطب نوعی خود، با شکایت مدعی العموم یا شاکی خاص، روانه دادگاه شود؟ طبیعی است قانونمند کردن ممیزی در صورت کاملا متمرکز فعلی که تحت نظارت اداره کتاب صورت میگیرد ممکن تر از سپردن ممیزی به ناشران است.
* تعداد آثاری که به صورت مشروط و با اعمال اصلاحات مورد تصویب قرار میگیرند چندان زیاد نیست
شاکری افزود: همچنین آمار نشان میدهد تعداد کتابهایی که به صورت کلی ممنوع میشوند بسیار اندک هستند و آثاری که به صورت مشروط و با اعمال اصلاحات مورد تصویب قرار میگیرند چندان زیاد نیست. جریان شبه روشنفکر همچنین بر پایه تئوریهای ادبیات داستانی غربی، که نویسنده را در ساحت تجربه کاملا ازاد فرض میکند و با این استدلال که نویسنده باید از تجربیات خود بنویسد بنا بر این به ضرورت داستانی مقید به ضوابط شریعت نخواهد بود، و همچنین با ادعای، ممانعت ممیزی از پرداخت فنی داستان، با ممیزی به مخالفت میپردازند. اما بررسی دقیق نمونه اثار داستانی ممیزی نشان میدهد، مواردی از ممیزی که به درستی تشخیص داده شده است هیچ محدودیت داستانی برای روایت ایجاد نمیکند. آیا اینگونه تلقی میشود که ادبیات داستانی ایران اسلامی تنها با برداشتن محدودیتهای اخلاقی و روابط نامشروع میان هم جنسها و محارم یا زنان شوهر دار، میتواند عمق و اندیشه بیابد؟ آیا گمان میشود، شبه عرفانهای تقلبی میتوانند ادبیات داستانی ایران اسلامی را بر اوج بنشانند؟ کسانی که ممیزی را محدود کننده ادبیات داستانی و خلاقیت میدانند به نظر میرسد با ابزارها و مراحل آفرینش ادبیات داستانی آشنا نیستند. زیرا اساسا روایت مقولهای است که بر اساس انتخاب و محدودیت انجام میشود. خلاقیت در پس محدودیت ها شکوفا میشود.
* جریان شبه روشنفکر در آثاری که در طی چند دهه منتشر ساخته است، نشان داده، داعیهدار ادبیاتی ارزش مدار و اسلامی نیست
وی ادامه داد: اما جریان شبه روشنفکر در طرح ممیزی و در جریان آثاری که در طی چند دهه منتشر ساخته است، نشان داده، داعیه دار ادبیاتی ارزش مدار و اسلامی نیست. این ادبیات اگر به موضوعی چون دفاع مقدس که سرشار از شور حسینی و ولایت پذیری بوده وارد شود نیز این حقیقت قدسی را در پس عینکی تیره مشاهده میکند.
شاکری بیان داشت: سئوال این است که جریان شبه روشنفکر چه اثری در حوزه ادبیات داستانی انقلاب یا دفاع مقدس معرفی کرده که بیان کننده روحیه حماسی دینی این دو واقعه باشد؟ کدام شخصیت سفید قدسی را پرداخته کرده است؟ طبیعی است کسی که به این مفاهیم عالیه میاندیشد نگران ممیزی نیست. زیرا موضوعی قدسی را روایت میکند که نمیتوان از هر ابزای در رسیدن به نتیجه در آن بهره برد.
* برداشتن ممیزی پیش از چاپ نیز تغییر چندانی در بهبود داستان نویسی کشور نخواهد داد
شاکری در تاکید بیشتر تصریح کرد: ممیزی و مخالفت با آن از انجا نشأت میگیرد که رویکرد شبه روشنفکر، قهرمانان دینی حماسی خود را به انسانهای مردد و غیراخلاقی تبدیل میکند و قطعیات دینی را انکار کرده یا در آنها تردید مینماید و این تردید را به مخاطب نیز منتقل میکند.
این نویسنده ضمن بیان اینکه اگر به ممیزی به عنوان مقولهای ادبی توجه کنیم، حتی برداشتن ممیزی پیش از چاپ نیز تغییر چندانی در بهبود وضعیت روایت و داستان نویسی کشور نخواهد داد، گفت: این تصمیم بیش از هر طیفی اولا به نفع مبتذل نویسان و عامه پسند نویسان بوده که مجرای داستان شان را جذابیتهای غیر فنی داستانی تشکیل می دهد. در ثانی جریان شبه روشنفکری را خشنود خواهد ساخت. زیرا این جریان بر خلاف ادعای اولیه مبنی بر مخالفت با ممیزی پیش از چاپ، ممیزی پس از چاپ را نیز بر نخواهد تافت. ماهیت فکری این جریان جز به حذف ممیزی – چه پیش و چه پس از چاپ- راضی نخواهد شد و مخالفت را تا تسخیر اخرین سنگر و حذف مطلق ممیزی ادامه خواهد داد.
* رویه سیاست گذاریها و برنامهریزیها باید به سمت هر چه علمیتر شدن ممیزی حرکت کند
وی در ادامه با بیان اینکه آنچه باید مد نظر متولیان فرهنگی قرار گیرد مستدل و قانونمند کردن ممیزی است، خاطرنشان کرد: رویه سیاست گذاریها و برنامه ریزیها باید به سمت هر چه علمیتر شدن ممیزی حرکت کند. ممیزان اداره کتاب عموما با وجود حساسیتهای کاری دریافتهای مالی اندکی دارند. این امر در طول زمان موجب شده است این اداره نتواند از کسانی که فهم داستانی و عرفی و قانونی دقیق دارند استفاده کامل نماید. در این بخش بعضا از جوانانی استفاده میشود که باید تحت آموزش قرار گیرند. مقوله آموزش مقولهای جدی در بخش ممیزی است که میتواند به وحدت رویه بین ممیزان بیانجامد. مشخص نیست با وجود اهمیت ممیزی، چرا اداره کتاب در طول دورههای گذشته به برقراری دورههای متناوب آموزشی برای ممیزان خود مبادرت نورزیده است؟ اکنون مقوله ممیزی به نوع پاشنه آشیل فرهنگ در نظام اسلامی بدل شده است در صورتی که میتوان ان را به فرصتی برای دفاع از اندیشه و ارمان نظام تبدیل کرد.
* موضع منفعلانه ارشاد در گذشته باید به موضعی فعال تبدیل شود
شاکری اینگونه سخنان خود را به پایان برد که، موضع منفعلانه ارشاد در گذشته باید به موضعی فعال تبدیل شود و این با دعوت از اهالی نظر و اندیشه و هنر از مجامع دانشگاهی و حوزوی و بحثهای آشکار درباره ملاکهای ممیزی و نحوه تطبیق ملاکها با مصادیق امکان پذیر است. گفتگوتوسط نفیسه اسماعیلی
Δ