استکبار ستیزی از نگاه امام خمینی و رهبری

در این نوشتار به استکبار ستیزی از نگاه امام خمینی(ره) و رهبری پرداخته شده است. اشراق24:جوامع بشری متناسب با عقیده، مسلک و آرمان خود اقدام به طبقه بندی همنوعان خود بر اساس سطح  و میزان روابط می کنند. تقسیم سایر گروه های انسانی به دشمن، دوست و…. نمونه از این طبقه بندی ها است. معمولاً […]

221031_141در این نوشتار به استکبار ستیزی از نگاه امام خمینی(ره) و رهبری پرداخته شده است.

اشراق24:جوامع بشری متناسب با عقیده، مسلک و آرمان خود اقدام به طبقه بندی همنوعان خود بر اساس سطح  و میزان روابط می کنند. تقسیم سایر گروه های انسانی به دشمن، دوست و…. نمونه از این طبقه بندی ها است. معمولاً حکومت ها در چگونگی این تقسیم بندی ها نقش مؤثری دارند و به میزان تعاملی که با مردم سرزمین خود دارند معیار و ملاک روابط بین الملل آن ها نیز متفاوت خواهد شد. بنابراین اصول کلی روابط بین الملل برای هر جامعه و حکومتی مطابق طبقه بندی مذکور شکل می گیرد که با بررسی دقیق آن برای هر ملت می توان سیاست های کلی آن ها را در عرصه جهانی بهتر و دقیق تر مورد شناسایی قرار داد. در مدل های  غربی روابط بین الملل، غالباً منافع یک کشور به عنوان ملاک قرار می گیرد. این منافع و مضرات نیز به انواع گوناگون اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و…. قابل تقسیم است.

در الگوی روابط بین الملل اسلامی اولین و مهمترین ملاک، مساله اعتقادی حول محور توحید و پذیرش دین اسلام است. بدین ترتیب قومیت و نژاد، منافع مادی و…. به تنهایی هیچ گونه اثری در این تقسیم بندی نخواهد داشت.واژه «استکبار» که در ادبیات سیاسی ما وارد شده است از تعالیم قرآن کریم مایه می گیرد. مبارزه با ظلم و نفی استکبار، از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه ای بوده و همواره مورد تاکید قرار گرفته است.

ظلم زدایی و مبارزه با استکبار به عنوان یک مسؤلیت دینی – سیاسی، جدی ترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود به جای گذاشته است. از نگاه قرآن مستکبرین کسانی هستند که پس از شنیدن سخنان حق دعوت الهی، نه تنها آن را نمی پذیرند بلکه معاندانه با آن ها مبارزه می کنند و امکان پذیرش آن توسط دیگران را از میان می برند.

اندیشه ظلم ستیزی حضرت امام(ره) که برخاسته از تفکر دینی و باور ناب مذهبی ایشان بود، از یک سو با طرح پدیده ظلم ستیزی به عنوان تکلیف دینی، موجب شد که این تفکر با غیرت دینی امت اسلامی گره خورده و برای همیشه به عنوان یکی از الزامات و تکالیف دینی نقش آفرین گردد و از سوی دیگر، روحیه مبارزه با ظلم و قدرت های استکباری را در عمق جان توده های تحت ستم کاشته و بدین سان، زمینه خیزش و جنبش های رهایی بخش و ضد استعماری را بیش از پیش فراهم سازد. مواجهه و رویارویی جدی و همه جانبه حضرت امام با دنیای استکباری و بویژه ابرقدرت آمریکا، در ابعاد نظری و عملی، تاثیرات خاص و عمیقی را در جهان و بویژه جنبش های اسلامی از خود به جای گذاشت. اگر تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، رویارویی با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر غرب و آمریکا، تنها یک آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقی می شد؛ با شکل گیری انقلاب اسلامی و پیروزی همه جانبه آن، جهان مستضعف به مبارزات ضد استعماری و رهایی بخش خویش امیدوار گردید و نهضت های اسلامی در عرصه جهانی جان تازه ای یافت.

امام خمینی این نکته را چنین بازگو می نمایند: «براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود..»

اگر در اندیشه سیاسی حضرت امام مبارزه با ظلم و استکبار به عنوان یک تکلیف دینی مطرح می گردد، طبیعی است که این امر در تقویت و دلگرمی نهضت های اسلامی نقش بارزی ایفا خواهد کرد: «خداى تبارک و تعالى ما را مکلف کرده که با این طور اشخاص، با این طور ظَلَمه، با این هایى که اساس اسلام را دارند متزلزل مى‏کنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد مى‏دهند، ما مکلفیم که با این ها معارضه و مبارزه بکنیم. اگر یک وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مى‏بریم و معارضه مى‏کنیم. خودمان تفنگ به دوشمان مى‏زنیم و معارضه با آن ها مى‏کنیم‏.»

امام خمینی در هر شرایط مناسبی به روشنگری می پرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملا می ساخت. او مسلمانان را به پاسداری از ارزش های متعالی توصیه کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزش های اسلامی گوشزد نموده و فرمود: «نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل مى‏کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویت ها و ارزش هاى معنوى و الهى‏مان نمى‏شناسند. به گفته قرآن کریم، هر گز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمى‏دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.»

حضرت امام خامنه ای در این باره  به نکات زیر تاکید می کنند:

     1- استکبارستیزی، شاخصه اصلی نظام: «آنچه كه مهم است فراموش نشود، اهداف و شاخص هاى اصلى است. اين را بارها گفته‏ايم؛ استكبارستيزى؛ ايستادگى قاطع در مقابل حركت كفر و نفاق- نه فقط در كشور، بلكه در سطح جهان- مرزبندى شفاف با دشمنان انقلاب و دشمنان دين؛ اين‏ها شاخص است. اگر كسى مرزبندى شفاف نمى‏كند، قدرِ خودش را كاهش مى‏دهد؛ اگر گرايش پيدا مى‏كند، از دائره خارج مى‏شود. اين‏ها آن مبانى و آن خطوط اصلى است. حركت انقلاب، حركت روشنى است، حركت رو به جلوئى است و اين حركت إن شاء اللَّه ادامه پيدا خواهد كرد.»

     2- عزت مندی ملت در گرو مبارزه با استکبار جهانی است: «بحمد اللّه امروز عزّت مردم در كشور ما، بر اثر همين روح استكبارستيزى است. و استكبارستيزى موجب انزواى هيچ ملتى نمى‏شود. آمريكايي ها خودشان مى‏خواهند اين طور وانمود كنند كه اگر ملت ايران با ما رابطه برقرار نكند، منزوى مى‏شود! ما با امريكا، رابطه هم برقرار نكرديم، رابطه را هم رد كرديم؛ نه كه منزوى نشديم، بلكه در قضيه‏ى اجلاس سازمان كنفرانس اسلامى در تهران و يك قضيه‏ى ديگر قبل از آن، همه‏ى دنيا گفتند كه آمريكا در مقابل ملت ايران منزوى شد! ايستادگى يك ملت، موجب انزواى او نمى‏شود، بلكه بيشتر موجب عزّت او مى‏گردد. همچنان كه رابطه با دولت آمريكا يا هر دولت ديگر هم هيچ گره‏اى را از كار ملتى كه خودش نتواند دردهاى خود را علاج كند، باز نمى‏كند.»

     3- استکبار ستیزی، زمینه تقویت جمهوری اسلامی؛ «درست است كه ضعف هاى درونى يك جامعه، زمينه‏ساز حمله دشمن است؛ اما همين ضعف ها را هم، دشمن با ابزارها و امكانات خود بر يك جامعه سالم تحميل مى‏كند. نبايد دچار اشتباه شويم. جهت حركت جامعه اسلامى، امروز بايد همان جهتِ ضدّ استكبارى و ضدّ سلطه جهانى باشد كه متأسفانه پنجه بر همه دنياى اسلام افكنده است. با اسلام دشمن هستند؛ با بيدارى مسلمين دشمنند؛ با ايران اسلامى، به خاطر اسلامى بودنش دشمنند. همه تلاش آن‏ها اين است كه حركت اسلامى در دنيا زنده نشود. در رأس اين خصومت البته دولت متجبّر و متجاوز امريكاست و پشت سرِ او، همه قدرت هاى كوچك و بزرگى كه نسبت به اسلام، خصومت ديرين دارند، يا اصطكاك منافع دارند، يا از اسلام مى‏ترسند. با ايران اسلامى هم كه دشمنند، به سبب همين است كه بيدارى اسلامى، از اينجا جوشيد و امروز ملت هاى مسلمان در هرجاى دنيا كه هستند، اميدشان را از اين حركت و اين انقلابِ پيروز مى‏گيرند و گام هايشان را محكم مى‏كنند و به پيش مى‏روند. اگر بتوانند، اسلام را در اين نقطه، العياذ باللَّه، شكست دهند، بزرگترين پيروزى خود را در مقابل موج اسلامى در سرتاسر عالم به دست آورده‏اند. اين، آن حقيقتى است كه امروز وجود دارد.»

     4- جمهوری اسلامی، الگوی استکبار ستیزی در دنیا: «امروز ملت هاى جهان به ملت ايران نگاه مى‏كنند، از ملت ايران نيرو مى‏گيرند، انگيزه مى‏گيرند، انرژى مى‏گيرند. امروز شعارهاى ضد استكبارى ملت ايران در همه‏ى دنياى اسلام گسترش پيدا كرده است. امروز شما به هر كشورى از كشورهاى اسلامى كه حركت كنيد، با هرگونه رژيمى، با هرگونه دستگاه حاكمه‏اى، مى‏بينيد ملت هاى آن‏ها به شعارهاى شما، به انگيزه‏ها و آرمان‏هائى كه شما ترسيم كرديد، با چشم عزت و احترام نگاه مى‏كنند؛ شعار ضديت با ظلم، ضديت با سلطه، دفاع از مظلومان، دفاع از ملت فلسطين، دشمنى با شبكه‏ى اختاپوسى صهيونيسم. اين دل ملت هاى مسلمان است؛ اين گسترش انقلاب اسلامى است. حتّى شما مى‏بينيد اين شعار انرژى هسته‏اىِ ملت ايران- اينى كه ملت ايران در مقابل فشار دشمنان ايستادگى به خرج داد و حق خود را مطالبه كرد- امروز در دنياى اسلام آن‏چنان منعكس شده كه سخنگويانِ كشورهاى اسلامى و عربى اعلام مى‏كنند كه خواستِ انرژى هسته‏اى به خواستِ عمومى ملت هاى عرب تبديل شده است.»

     5- آمریکا و اسرائیل، بزرگترین مصداق استکبار جهانی: «ما با رژيم امريكا مواجهيم، نه ملت امريكا، رژيم امريكا با ملت ايران مواجه است، نه فقط با دولت ايران؛ از ملت ناراحت و خشمگين است. مسأله‏ى او، مسأله‏ى دولت ايران نيست؛ مسأله‏ى كسانى كه حكومت مى‏كنند، نيست؛ مسأله‏ى آحاد ملت است. چرا؟ علّت واضح است. چون فرهنگ دورى از سلطه‏ى استكبار، استكبارستيزى، ميل به استقلال و در دست داشتن سرنوشت خود، در دل هاى اين مردم رسوخ پيدا كرده است. آن‏ها از اين ناراحتند. آن‏ها ملتى را مى‏خواهند كه مثل بره‏ى رامى آنجا قرار گيرد، اين‏ها هم رژيمى را بر او تحميل كنند، يا از آن سوى مرزها به او ديكته نمايند؛ آن ملت هم بى‏هيچ مقاومتى آن‏ها را انجام دهد و آن راه را برود. ملت بيدار، ملت هوشيار، ملت آگاه به مسائل سياسى، ملتى كه اگر مسئولانش هم بخواهند برخلاف اين خطّ مستقيم حركتى بكنند، اعتراض خواهد كرد؛ اين‏گونه ملتى را اين‏ها دوست ندارند.»