نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش نسیم اشراق،روحالله ایزدخواه نماینده مجلس و عضو کمیسیون تلفیق برنامه هفتم در گفتگو با خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ در خصوص مردمیسازی اقتصاد، چالشها و راهکارهای این سیاست اقتصادی اظهار کرد: اقتصاد مردمی یک حرکت تحولساز است؛ ولی هنوز در فضای حکمرانی و سیاستگذاری، با موضوع اقتصاد مردمی تعارف داریم و گاهی با این موضوع نمایشی برخورد میکنیم.
وی ادامه داد: نگاه به اقتصاد مردمی باید اساسی و بهعنوان یک شاهکلید برای همه موضوعات کشور باشد. امام خمینی (ره) خطاب به حوزه سازندگی میگویند: «این امر بدون حضور همه حل نمیشود، همه با هم.» این واژه «همه با هم» و «جهاد سازندگی» از صحبتهای خود امام گرفته شده است.
ایزدخواه گفت: اصل مردمیشدن در عاملیت مردم است. عاملیت مردم در مدیریت اقتصادی یعنی در برنامهریزی، جهتدهی و مدیریت با خواسته مردم و فقط این امر در سرمایهگذاری نیست که مثلاً بگوییم بنگاهها را خصوصی کردیم پس اقتصاد مردمی شد. خصوصی کردیم، اما شاید در بخشهایی دولتیتر یا در برخی بخشها اصلاً اقتصاد رها شد.
وی با اشاره به اینکه رهاسازی اقتصاد، مردمیسازی نیست! افزود: در ادبیات اقتصاد، عاملیت از آن دولت یا بازار یا نهایتاً در مکاتب نوظهور از آن نهادهاست. ولی ما اعتقاد داریم که رکن چهارمی به نام مردم هم میتوانند عاملیت داشته باشند؛ فراتر از آن عاملیتی که یک سازمان دولتی یا یک بنگاه اقتصادی یا یک نهاد اجتماعی دارد. یعنی مردم صرفاً مصرفکننده یا تماشاچی اقتصاد نیستند.
این نماینده مجلس گفت: میشود ساختار حضور مردم در قالب نهاد و بنگاه نباشد، اما عاملیت داشته باشند. مثلاً در ساختار مویرگی شبکهای فرد – فرد مردم هرچند با کنشی کوچک، یک بافت اجتماعی شبکهای را میسازند که آن شبکه عاملیت دارد گرچه هر فرد کار بسیار بزرگی انجام نمیدهد. تجربه این مدل بعد از انقلاب در جهاد سازندگی، نهضت سوادآموزی و جهاد دانشگاهی رخ داد.
وی بهعنوانمثال گفت: جهادگری که در آزمایشگاه جهاد دانشگاهی کار میکرد نه شرکت دانشبنیان داشت، نه لزوماً در قالب یک عامل تعریفشده به نام استاد دانشگاه، کار میکرد. اما نیازهای جنگ در این شبکه بزرگ، توسط این افراد حل میشد و بهمثابه یک بنگاه بزرگ، کارهای زیاد و مأموریتهای بزرگی انجام میشد؛ پس اینها عاملیت داشتند. همین جریان در جهاد سازندگی و در جاهای دیگر هم بود.
وی توضیح داد: برای مدیریت این شبکه مدلهای مختلفی قابل ترسیم است. مثلاً در ابتدای تمدن اسلامی در مدینه الرسول ساختاری وجود داشته که رکن اصلی آن خانواده بوده است؛ هر ۸ خانواده در روستا یک نقبه میشدند و اسم مسئول آنها نقیب بود و همین طور راهبرانی به نام نام عریف، عامل و ناظر سازههای اجتماعی بعدی بودند. مسئول دو لایه اول را خود اعضا، و در مورد عامل و ناظر، حاکمیت، نماینده خودش را از درون همان افراد انتخاب و منصوب میکرد.
وی تصریح کرد: این مثالی بود از یک ساختار شبکهای مویرگی که از کف جامعه شروع و به رأس حاکمیت مربوط میشد. در شبیهسازی، احتمالاً کار نقیب، کشاورزی بوده است. گروه عرفه احتمالاً به معنای کارشناسی در حوزه صنعت و فنی و حرفهای بوده است و گروه عاملها احتمالاً بازارگشایی و تجارت میکردند. ناظر هم که نظارت میکرده، سیاستگذاری و قاعدهگذاری را انجام میداده؛ ازاینرو آن ناظر و عامل یحتمل، دست حاکمیت بوده است. اگر فردی هم برای طرح نیازش سراغ دولت میآمد، ساختار از مجرای نقبه به او کمک میکرد و بدینطریق به نهاد بنیادین جامعه یعنی خانواده هم اصالت میداد.
وی تأکید کرد: امروز در کشور و در فضای نخبگانی دو مفهوم رهزن برای مردمیسازی باب شده است: تنظیمگری و تسهیلگری؛ تنظیمگری در حوزه حاکمیت، تسهیلگری هم در فضای جامعه. تمرکز روی این دو به نظر من مانع از مردمیسازی واقعی میشود. درمورد تنظیمگری، نگاه این است که دولت صالح و عاقل است، فساد نمیکند؛ و فقط مردم خطا میکنند. این پیشفرض در هر دو طرف غلط است و هر دو امکان خطا و فساد دارند.
عضو کمیسیون تلفیق برنامه هفتم گفت: وقتی دولت خودش متصدی است چگونه خودش میتواند تنظیمگر باشد؟ وزارت نیرو یا وزارت نفت که در انرژی و تولید نفت عاملیت دارند و ذینفع هستند، چگونه میتوانند صرفهجویی نفت را تنظیم کنند؟
وی با اشاره به قانون در اصل ۴۴ یادآور شد: قانون مشخص کرده نهاد تنظیمگر کیست و اختیاراتش چیست. اما این قانون (اصل ۴۴) بهدرستی عملیاتی نمیشود. این واژه، رهزن، دولت را به یک حاشیه امن میبرد و مردم و ملت هم فراموش میکنند که این دولت خودش متهم ردیف اول است. دولت باید پاسخگوی فضاهای محبوس اقتصادی باشد!
وی تأکید کرد: تسهیلگری هم به نظرم ضعیف طراحی شده است. تسهیلگری حرف گنگی است، چه کسی میخواهد تسهیل کند؟ چه چیزی را و چگونه؟ مثلاً یک فرد شهری که اصلاً در روستا زندگی نکرده و روستا را نمیشناسد، را به روستا اعزام کردهاند! او با نیازها آشنا نیست درحالیکه اینجا بههمرسانی بومی نیاز داریم.
وی با اشاره به اینکه حاکمیت باید حرکت مردمی را اصالت بدهد ادامه داد: اگر قرار شد کاری با حرکت مردمی رخ دهد، باید به او مأموریت داد. بچههای جهاد سازندگی میگفتند ما سابق، تخصص و توان داشتیم اما کاری برای کشور نمیکردیم. اما ۲۶ خرداد امام فرمان داد و سپس جهادسازندگی تشکیل شد؛ نه قانون تغییر کرد و نه پولی به ما دادند، فقط ما ازطرف حاکمیت یک مأموریت پیدا کردیم و شکوفا شدیم.
وی توضیح داد: امام با فرمان خود به جهادگران اصالت و هویت داد. وقتی جهادگر به یک شهر یا روستا میرفت نمیگفتند شما که هستی و از کجا مجوز داری؟ جهادگر میگفت ما طبق این حکم امام جهادگر هستیم؛ لذا درها بروی عوامل مردمی باز شد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه حاکمیت نباید از بزرگشدن اندازه اقتصاد مردمی بترسد، گفت: ما الان این مشکل را در دستگاههای اجرایی و امنیتی کشور داریم. وقتی اندازه اقتصاد مردمی بزرگ میشود بخشی از حاکمیت نگران کنترل فضا میشوند.
وی با اشاره به سخن امام خمینی (ره) در روزهای اول انقلاب که فرمودند حرکت مردمی خودش، خودش را ارتقا میدهد و خود سازمان ده است گفت: به دلیل حاکمیت ارزشها، عاملیت تکتک افراد جامعه، هویت داشتن سلولهای اجتماعی مثل خانواده و محله و مسجد و… این جامعه خودش را تنظیم میکند و حاکمیت هم اگر جای خودش را پیدا کند، از این بزرگشدن نمیترسد.
وی در زمینه راهکار گفت: برای شروع یک زمینهای وجود دارد؛ جامعه قوی، دولت توانمند، این دو مکمل هم هستند؛ حال نهاد دولتی باید آغازگر باشد یا نهاد مردمی؟! باید مبنایی پیدا کنید که کدامشان میتوانند و توانایی و موضوعیت دارد. برخی روی حاکمیت متمرکز میشوند و برخی روی جامعه قوی کار میکنند و میگویند ما جامعه را سازماندهی میکنیم.
وی در پایان تأکید کرد: ۸۰ درصد اقتصاد و بخش بزرگی از اختیارات و امکانات کشور امروز در دست حاکمیت است. اگر از روی ترس یا عدم درک، نگذارد اقتصاد مردمی شود، کار سخت میشود. لذا دیالکتیکی وجود دارد بین جامعه قوی و حاکمیتی که بفهمد و اعتماد کند. این دو ساحت را باید به هم وصل کرد و هر دو باید با هم شروع شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ